پنجاه و دو سال قبل در يازدهم جدى مطابق اول جنورى سلسله از شخصیتهای وطندوست، ملى، دموكراتيك و ترقى خواه كشور اساس جريان دموكراتيك و سياسى را بنيان گذاشتند.
بنيان گذارى جريان دموكراتيك بهزودی به جنبش سرتاسرى مبدل شد و نخبهترین افراد جامعه را در محور آرزوهای وطنخواهانه و دموكراتيك تشكل و انسجام بخشيد.
اين حزب از سال ١٣٤٣ الى سال ١٣٥٦- خوب درخشيد و در سراسر كشور ريشه دوانيد و بهمثابه بزرگترین جنبش ترقى خواهى در كشور سر زبانها و برجسته گرديد.
با تأسف و درد بر اين حزب جوان رويداد ثور تحميل گرديد و در نتيجه آن نه تنها هموطنان عزيز ما، بل صدها و هزاران كادر جوان و رسالتمند حزب قربانى باند تبهكار، نابخرد، انحصار طلب امين سفاک و جنايتكارانش قرار گرفت و پاى قشون شوروى به كشور كشانيده شد، تا اينكه زير فشار خشم خلق اين جنايتكار قرن با باندش واژگون شد و زخمهای بهجا مانده از رژيم سفاک و جبار، مستبد و عوامفریب بر دوش مرحله نوين و تكاملى رويداد هفت ثور قرار گرفت.
درمان زخمها و زدودن همه جنايات جنايتكاران از جانب رهبرى جديد كار بزرگ و عظيمى بود كه بايد انجام میشد.
رهبرى جديد حزب تلاش كرد تا بر زخمهای هموطنان مرهم بگذارد و راه مشاركت كار جمعى را جستجو و عملى سازد.
رهبر خردمند، مدبر و وطندوست رفيق ببرك كارمل كه با تمام غم و درد هموطنش عجين بود در بيانيه تاريخى ششم جدى خود گفتند:" آزادى و مصونیت واقعى مردم را، آزادى زندانيان سياسى را، دموكراسى واقعى را، كار براى بيكاران را با بهبود شرايط كار براى كارگران را، زمين براى دهقانان را تأمین خواهد كرد، شرايط مساعد و مطلوب باز گشت هموطنانی را كه در اثر ظلم و ستم دستگاه خون ريز امين به خارج مهاجرت کردهاند، تدارك خواهد ديد و مسألۀ جنگجويان ضد دولتى را از طريق سياسى حل خواهد كرد. حقوق تمام طبقات و اقشار دموكراتيك جامعه اعم از حقوق سربازان، كارگران، دهقانان، روحانيون، پیشهوران، مالكان كوچك و متوسط، تاجران ملى، استادان، دانشمندان، نویسندهگان، دوكتوران، انجنیران، هنرمندان، مأموران و ساير هموطنان را احياء و از آنها دفاع خواهد كرد. در راه ايجاد زندهگی و كار صلح آميز و رساندن احتياجات اوليه به شهرها و دهات اهتمام خواهد كرد. حقوق تمام ملیتها و اقوام ساكن افغانستان را، احترام، به دين مقدس اسلام و جامعه روحانيت را، عنعنات و شعاير ملى را با اصل كانون خانواده و ملكيت شخصى را بهطور واقعى تضمين و تأمین خواهد كرد."
اين آرزوها و آرمانها بر قلب، روان و زبان و عملكرد رفيق كارمل به وضاحت ديده میشد، او مرد خرد، انديشه، راستى و درستى بود، و براى اين آرزوها و اعتقاداتش گامهای جسورانه و عملى بر داشت.
اما اين رژيم و آرمانهای ملى و دموكراتيك آن مورد خشم و كين دنياى سود و سرمايه قرار گرفت و همه امكانات غرب به شمول دست نشاندههای منطقوى اش تا بنیادگرایان خليج و حتا تمام رسانههای پروپاگندى غرب و اعمال منطقوى شان به تبليغات زهرآگین و تا سرازير ساختن میلیاردها دالر و با بكار گيرى مدرنترین سلاح و تربيه و تسليح تروريستان و شرارت پيشهگان عليه اين رژيم ملى، دموكراتيك دست يازيدند و افغانستان در نتیجه رقابتها دو ابر قدرت ميان دو سنگ آسيا هنوز هم براى نجات و اعتلاى هموطنانش دست و پنجه نرم میکرد. تا اينكه در معامله ننگين دو ابر قدرت در كشور بيست و پنج سال است كه زير نامهای مختلف شريرترين شرارت پيشه گان دار و ندار كشور را نابود گردند و مردم كشور ما هر روز قربانى میدهند و زندهگی شان به خاكدان يكسان گرديده است
ازين توطيه هاى جفاكارانه و خاينانه غرب و همدستان منطقوى آن حزب عزيز ما نيز در امان نماند و ضربات مهلك، درد ناك و کشندهای را متحمل شد و اين همه دسايس عامل آن گرديد تا تعدادى از حزب ببرند، تعدادى به جزاير تبديل شوند، تعدادى به تخريب و نقب زدن برآيند و تعدادى هم در كمين بنشینند تا آخرين ضربه را نيز به راه رفتهشان وارد كنند.
اما نبايد ناگفته گذاشت كه در دامان اين حزب هزاران هزار كادر و صفوف رسالتمند و متعهد به راه رفتهشان پرورش يافته و وجود دارد كه پر چم مبارزه را در زمين نگذاشتهاند، آنها چون كوه استوار افتخارات شان را گرامى میدارند، خلأهای شان را نقد میکنند و مردانه و رسالتمند فرداى شان را در تشكل و انسجام دقیقتر، در ايتلاف ها و ساختن جبهات همسو نیروهای ملى و دموكراتيك رقم میزنند.
اين بهترين نوع گراميداشت از سالگرد حزب عزيز ماست كه همه با هم دستها را با هم بفشاريم و تجديد ميثاق كنيم كه راه رفته خود را پرنور میگردانیم، ياد بزرگان پاك و با صفاى حزب خود را گرامى میداریم و حزب عزيز خود را با نسل جوان و حركت زمان انطباق میبخشیم و صفوف خود را براى رفتن بهپیش فشردهتر میسازیم.
- برافراشته باد پرچم ترقیخواهی، آزادى طلبى، ترقى و دموكراسى در كشور
- نام رفته گان با افتخار ما جاويدانه باد.
- راه رفته ما پر نور و صفوف ما فشردهتر باد.