در یک ماه اخیر تحرکات سیاسی و سلفی یا دو رخداد تحولات سیاسی نوین در ارمنستان و تهدید داعش برای آسیای مرکزی موجب واکنشهایی از سوی مقامات روسیه شده است:
هراس سلفی و داعشی:
در ماههای گذشته در استانها شمال و شمال شرق افغانستان شاهد حضور جنگجویان خارجی بسیاری نسبت به سال های گذشته است و هزاران جنگجوی چچنی، ازبک، تاجیکی و طالبان محلی مخصوصاً در فاریاب، سرپل، قندوز، جوزجان، سمنگان و مناطق هم عمدتاً شامل شش استان بدخشان، تخار، قندوز، بلخ، جوزجان، فاریاب و بادغیس حضور فعالی یافته و شورشیان خارجی مانند «تحریک طالبان پاکستان»، «لشکر طییبه» و «حرکت اسلامی ازبکستان» جنگجویان چچنی و گروههای تروریستی تاجیک در منطقه حضور یافتهاند و در برخی از مناطق مرزی با کشورهای آسیای مرکزی شاهد فعالیت شبهنظامیان و از جمله پرچم های سیاه داعش بودهاند. در همین راستا از نگاه روسیه امروزه خطر داعش و جریان های هوادار داعش برای کشورهای آسیای مرکزی زیاد است. چنانچه در مرزهای ترکمنستان-افغانستان و افغانستان – تاجیکستان، شاهد فعالیت شبهنظامیان و از جمله پرچم های سیاه داعش هستیم. در همین راستا در یک سال گذشته رسانههای منطقهای و بینالمللی خبرهایی چند از حضور شهروندان آسیای مرکزی و قفقاز در بین نیروهای داعش در عراق و سوریه دادهاند. به عنوان نمونه «نصرت نظراف» شاخه تاجیکی داعش را در سوریه هدایت می کرده و پیوستن «گلمراد حلیم اف» فرمانده سابق پلیس ویژه وزارت کشور تاجیکستان دولت و جامعه تاجیکستان را شوک فروبرد. در این بین اکنون هر چند شمار دقیقی از شهروندان آسیای مرکزی و قفقاز گروهک تروریستی داعش وجود ندارد اما حضور افزون شهروندان کشورهای همسو در سوریه و عراق و همچنین حضور اخیر در نزدیک مرزهای آسیای مرکزی روسیه را نگران تر از هر زمانی کرده است. چنانچه مقامات و رهبران روسیه بارها به این امر توجه کردهاند. از این دیدگاه تروریستهایی كه در كشورهای حوزه آسیای مركزی جذب میشوند، ممكن است برای انجام عملیات در همین منطقه مورد استفاده قرار گیرند و دیگر به سوریه یا عراق اعزام نشوند و یا پس از آموزش به منطقه برگردند. در بعد دیگر با توجه به اینکه اكنون در سطح فضای مجازی، داعش علیه كشورهای آسیای مركزی پیام های تهدید منتشر میکند مسکو معتقد است میتواند امكان و احتمال انجام اقدامات تروریستی از سوی اسلامگرایان افراطی در این كشورها را افزایش یافته است.
در حقیقت خطر داعش در آسیای مركزی عامل جدیدی است كه بر مبنای تهدید گسترش افراطگرایی از افغانستان توسعه مییابد و در مرزهای افغانستان و كشورهای آسیای مركزی ادامه دارد. در این روند هدف داعش انتشار و انتقال به مناطق پیرامونی افغانستان یا آسیای مرکزی (روسیه) و سینکیانگ است. در این تحلیل روسها بر این نظرند که از منظر راهبردهای سیاست بینالملل حضور اتباع آسیای مرکزی در ترکیب داعش و فعالیت در مناطق شمالی افغانستان میتواند بهمنظور تحقق اهداف ژئوپلتیکی امریکا در آسیای مرکزی و مجاورت مرزهای جنوبی روسیه از طریق دهلیز افغانستان را فراهم کند؛ به عبارت دیگر با توجه به نزدیکی شمال افغانستان به کشورهای آسیای میانه، ناامنی شمال افغانستان را میتوان در گستره وسیع راهبردهای غرب و آمریکا در برابر روسیه و آسیای مرکزی و تضعیف و ناامن کردن روسیه و کشورهای همسود و نزدیک به روسیه به عنوان یکی از اولویتهای کشورهای غربی و عربی با توسل به داعش و گروههای تندرو دیگر در شرایط كنونی باشد.
هراس انقلاب رنگی:
چندی پیش نشریه «دنیا» در تاجیکستان به طرح انقلابهای رنگی با راهاندازی هرجومرج در کشورهای جهان سوم، از جمله آسیای مرکزی را مد نظر قرار داد. علاوه بر این نیز در تحولات اخیر ارمنستان روسیه و رسانههای روسی بارها به خطر بروز این امر اشاره کردند. از این دیدگاه روسیه رقیب اصلی ژئوپلتیک برای غرب است و موقعیت آسیای مرکزی و قفقاز به عنوان حیاطخلوت روسیه با اهرمی به نام انقلاب رنگی مد نظر است. در واقع حکومت های اقتدارگرا و گاه شخصی رهبرانی چند در این کشورها با توجه به ضعف های گوناگون آنها میتواند از انقلاب های رنگی غربگرا صدمات گستردهای ببیند. در همین راستا در رخدادهای اعتراضی ارمنستان علیه افزایش قیمت برق در هفته نخست این تحول رسانههای روسی از خطر انقلاب رنگی در ارمنستان سخن گفتند. چنانچه رئیس کمیته بینالمللی شورای فدراسیون روسیه، ناآرامی در ارمنستان به عنوان نشانهای از «انقلاب رنگی» دانست و برخی قانونگذاران روسیه تظاهرات در خیابان های پایتخت ایروان را مرحله اول انقلاب رنگی شبیه اوکراین، گرجستان و قرقیزستان دانستند. از نگاه کرملین همه «انقلاب های رنگی» با توجه به همین سناریو توسعه یافته است و ارمنستان در برابر این بیمه نیست. در این بین هر چند برخی ریشه اصلی اعتراض های مردمی در پایتخت ارمنستان را فقر گسترده، آشفتگی و اوضاع نابسامان اقتصادی مردم، ناامنی شغلی و بیکاری گسترده میدانند اما مسکو و رهبران آن بر این نظرند که نوع رویکرد امریکا و نگاه واشنگتن به تحولات اخیر در ارمنستان (استفاده بیش از حد از خشونت نیروی و ضرورت تحقیق دولت انجام تحقیق کامل و شفاف استفاده مفرط از زور توسط پلیس) و رویکرد سفارت آمریکا در ارمنستان (از مقامات دولت و معترضان خواست تا از خود خویشتنداری نشان دهند) در کنار سازمان های هدایتکننده اعتراضها نمودهایی از آغاز انقلاب رنگی دیگری در ارمنستان است. این رویکرد در حالی است که ارمنستان و روسیه از متحدان استراتژیک عضو سازمان پیمان امنیت جمعی، کشورهای مستقل مشترکالمنافع (CIS) و اوراسیا گمرک اعضای (اقتصادی) اتحادیه هستند و روسیه بزرگترین شریک تجاری ارمنستان و بیش از دو میلیون ارمنی مهاجر در روسیه زندگی میکنند. از این دیدگاه در واقع واشنگتن میخواهد روسیه در کشورهای متحد در منطقه به حاشیه راندهشده، تضعیف و منزوی گردد.
نتیجهگیری:
در واقع روسیه کوشیده است تا با اتخاذ سیاستهایی داخلی، منطقهای و بینالمللی در مقابل حضور داعش و نیروهای هوادار آن و همچنین رویکردهایی نظیر بروز خطر انقلاب رنگی در کشورهای همسود بایستد. در این راستا رویکردهایی همانند حمایت از اسلام سنتی، تجهیز متحدان در منطقه، جلوگیری از تأمین بودجه، هماهنگی امنیتی بیشتر با کشورهای چون افغانستان، نگاه جدید تر سازمانهایی چون امنیت جمعی و شانگهای بر روند تحرکات تندروهای افراطی، برگزاری رزمایشها در مناطق مرزی با افغانستان از یک سو کشورهای آسیا مرکزی را در مقابل داعش ایمن کند و از سوی دیگر نیز خطر بروز انقلاب رنگی در کشورهای آسیای مرکزی و متحدان قفقازی خود را کاهش دهد. چنانچه با توجه به کاهش ارزش دراماتیک DRAM ارمنستان در سال گذشته و اعتراض های مشکوک اخیر رویکرد اخیر روسیه در مورد تصمیم به اعطای ۲۰۰ میلیون دلار وام به ارمنستان برای توسعه و بروز رسانی تسلیحات و اعطای امتیازهایی دیگر نشان میدهد مسکو نمیخواهد معترضان از مطالبات اجتماعی عبور کرده و به سمت اهداف نامعلوم و مبهم سیاسی و استعفای دولت و انقلاب رنگی در مهم ترین پایگاه مسکو در قفقاز جنوبی حرکت کنند.