در جهانی پر از تناقضات، جنگ و تجاوز، حملات خونین، قتل عام مردم، ظلم و ستمگری، غارت و چپاول، زورگویی و خود محوری، آقایی و برده گی، خونریزی و خونخواری و بخصوص در شرایطی که لحظه به لحظه، صلح با جنگ فرا نیابتی تهدید میشود، امتناع از موضعگیری مشخص و روشن، دردی را دوا و مشکلی را حل کرده نمیتواند.
چنانچه موضعگیری چین در جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد مورخ دهم اپریل ۲۰۱۸ ترسایی پیرامون اتهامات تسلیحات شیمیایی توسط دولت سوریه، تهدید به حملات نظامی قدرتهای غربی در خاک سوریه آنهم بدون تثبیت بهکارگیری یا استعمال تسلیحات شیمیایی توسط یکی از جوانب درگیر با هیاهوی محکوم ساختن دولت سوریه و حامیان آن که با خط ونشان کشیدن طرفین علیه یکدیگر همراه بود به امر صلح منطقوی وجهانی کمک نخواهد کرد.
این در حالی است که برخی از قدرتهای ذیدخل به خاطر سر پوش گذاشتن به کوتاهیشان در کشور سوریه از یکسو و انتقال داعش بهمنظور خرابکاری در افغانستان از سوی دیگر، گاهی با افسانه مسمومیت پدر و دختر جاسوس روسیه در لندن و گاهی به اتهام بهکارگیری تسلیحات شیمیایی در سوریه، توجه و ذهنیت جهان را بهسوی سوریه و روسیه جلب نموده تا:
پیروزی نسبی ایتلاف سوری و دولت بشار اسد در جنگ سوریه
موفقیت بلا منازعه پوتین در انتخابات ریاست جمهوری روسیه
برگزاری مسابقات جهانی ورزش در کشور روسیه
را زیر سؤال برده و برای خود و متحدان جای پای دایمی در خاک سوریه تکاپو کنند.
این در حالی است که ایالات متحده چندی قبل به بهانه سلاح کشتار جمعی عراق را مورد حمله نظامی قرار داده و حضور نظامی خود را بهعنوان جنگ با القاعده و تروریزم و آوردن دموکراسی در افغانستان رقم زد.
همچنان برخی از متحدان اروپایی با دخالت مستقیم به کشورهای شمال افریقا و شرق میانه زیر عنوان کمکهای بشر دوستانه و آوردن دموکراسی تاخت وتاز کرده، رژیمهای دولتی را بنفع خود تغیر دادند که تا اکنون آنکشورها بشمول افغانستان روی آرامی ندیده اند.
مزید بر آن مداخلات درکشورهای دیگر، چون عزیمت حدوداً بیست هزار جوان نومسلم مسلمان ونامسلمان اروپایی از توابع عربی وغیر عربی در جنگ سوریه، لشکر کشی تروریستان طالب وداعش والقاعده از خاک پاکستان این متحد نازدانه امریکا به خاک افغانستان، کشتار دها فلسطینی در پی مظاهرات مسالمت آمیز، بمباردمانهای پی درپی درکشور یمن، حملات خونین ترکی ها در شمال سوریه همه وهمه بمثابه بحران بزرگیست که در سطح جها ن سایه می افگند. با اینحا ل چین توده یی از موقعیت توده های میلیاردی صلحدوست کشورش بعضاً روی سرنوشت مسایل جهانی از مواضع مشخص امتناع ورزیده که به امر صلح جهانی کمک نخواهد کرد.
چنین موضعگیری در شورای امنیت سازمان ملل متحد یاد آور همان سبوتاژ ها در مسیر کمک رسانی اتحاد شوروی وقت به ویتنام میباشد که حتا پس از شکست امریکا در ویتنام و پیروزی حزب هوشیمن کبیر ومردم قهرمان ویتنام، همسایه بزرگ بجای همکاری، سرزنش وگوشمالی دادن دولت ویتنام، چند دهه بعد از آن موضعگیری در کنار پاکستان درجنگهای تحمیلی با افغانستان وگزینه سیاست مبهم در جلسه شورای امنیت چگونه میتوان به صلح وامنیت منطقوی و جهانی امید وار بود.
از سوی دیگر که دشمنان اسلام زمانی اهل تشیع را وارث دین محمدی خوانده و گاهی در کنار اسلام سنی قرار گرفته بهمنظور تضعیف اسلام از یک اسلام واحد دو خط فکری وعقیدتی تراشیدند تا بتوانند اسلام را بدستان خود مسلمین ضعیف وریشه کن ساخته تاریخ، فرهنگ وهویت اسلامی را نابود کرده زیر ساختارهای شان را تخریب ومنابع زیر زمینی کشور های مسلمان را بغارت بکشند.
روی همین منظور تبدیل رضاشاه بهترین ژاندرمری منطقوی ایالات متحده با رژیم آخوندی وپیشبرد جنگ زیرنام اسلام برضد اتحاد شوروی وقت در افغانستان، حمله به عراق وبه قدرت رساندن اهل تشیع و دست باز گذاشتن دولت ایران در عراق، تشکیل ونیرومندی روز افزون حزب الله بکمک رژیم آخوندی در لبنان، تشکل ساختاری نیرومند خوثی های متمایل به ایران در یمن، دست باز گذاشتن ایران در منطقه وتبلیغ سیاست ایران ستیزی وترساندن کشورهای عربی وفروش سیل آسای اسلحه به کشورهای عربی بهمنظور بدست آوردن منابع سرشار طبیعی شرق میانه وکشورهای حوزه خلیج، ایجاد پایگاه های نظامی، سامانه موشکی وجابجا سازی کشتی های غولپیکر در آبهای عمان، خلیج ودیگر نقاط ابحار جنوب وجنوب شرق آسیا، گسترش پایگاه های نظامی دربرخی از کشور های آسیای میانه در واقع درونمایه یپیشرفتهای نظامی بعدی واستراتیژی امریکا را تمثیل میکند. لذا موقعیت واعتبار چین در عرصه جهانی بزرگتر از موضعگیری آنکشورمیباشد که به امر صلح وآرامش جهانی اثرمند خواهد بود.