زمانی مهمترین ژاندارمری و حافظ منافع غرب در منطقه محمد رضا شاه ایران بود که در سن نوجوانی و پس از ۱۶ سال سلطنت پدرش در سال ۱۹۴۱ به اراده انگلیس بر تخت سلطنت جلوس کرد ه و در نزدیک به چهار دهه پادشاهی حمایت غرب را با خود داشت که در ازا آن کشورهای غربی بخصوص انگلیس در معاملات نفتی دست بالا داشتند چنانچه زمانی که داکتر مصدق در دوران حکومتش نفت را ملی اعلان کرد، غربیها حکومت قانونی مصدق را طی کودتایی سقوط داده و شاه فراری را دوباره بر تخت سلطنت باز گرداندند. پس از آن شاه مستبد، نیروهای ترقی خواه و گروههای چپ دموکراتیک را بیشتر از گذشته در زیر سایه حمایت غرب بیرحمانه سرکوب میکرد تا زمانی که دوره شاهنشاهی آن به فرجام خود نزدیک میشد.
باآنکه نظریه پردازان عوامل سقوط شاه ایران را نزدیکی با معمرالقذافی و پس از آن وجودش را ابتلا به مریضی سرطان خواندهاند ولی از نظر سیاسی، تغییرات روز افزون اوضاع درنتیجه خیزشهای مذهبی در ایران و دیگر رخدادها و تحولات جدید سیاسی منطقوی، معادله روابط غرب را با شاه ایران متغیر میساخت.
به نقل از رسانههای خبری تحلیلگران سیاسی، خطر سلطه کمونیزم بر ایران بهعنوان یک عامل مهم در داخل ایران وهم تحولات دموکراتیک در کشورهای همسایه ایران یعنی از برقراری نظام جمهوریت محمد داود خان گرفته تا تحول دموکراتیک ثور ۱۳۵۷ در افغانستان، موجب شد تا امریکا با دل ناخواسته شاهد سر نگونی شاه باشد زیرا تحولات افغانستان بهعنوان یک کشور همسایه نمیتوانست تأثیر لا اقل غیرمستقیم بر وقایع ایران نداشته باشد. درین دوره نگرانی امریکا و غرب بیشتر متوجه جلو گیری از گسترش نفوذ شوروی بهسوی شرق میانه و خلیج فارس بود و امریکا نگران آن بود که قدرت بدست حزب توده و نیروهای چپ دموکراتیک نه افتد.
روی این دلیل در میان تمام شرکت کننده گان جنبش ضد سلطنتی، زمینه برای پیروزی گروه اسلامگرا مربوط به آیت اله خمینی مساعد گردید.
پس از سقوط شاه در سال ۱۳۵۷ آیت اله خمینی با طیاره ومحافظین غربی اش به تهران برگشت. رژیم اسلامی ایران هرچند با شعار نه شرقی ونی غربی جمهوری اسلامی آغاز بکار کرد ولی صدور انقلاب از جمله سیاست هایی بود که خمینی آنرادر سر می پرورانید از آنجمله این سیاست در قبال افغانستان به نظریه صدور انقلاب وآیده لوژی مذهبی استوار بود به این ملحوظ دور از حقیقت نخواهد بود که یکی از دلایل تعویض رضا شاه با امام خمینی بر مطالب فوق مرتبط باشد.
دستاورد رژیم ملایی ایران در جایگزینی قدرت سیاسی:
رژیم جمهوری اسلامی ایران با سردادن شعار های ظاهراً ضدامریکایی واسراییلی امریکا را شیطان بزرگ خوانده با گروگانگیری دیپلوماتهای سیاسی امریکا در ایران و امتیاز خواهی ایران از امریکا مبنی بر عدم پذیرش رضاشاه در کشورهای غربی ومیانجیگریهای سیاسی وقبولاندن شرط وشروط وبدست آوردن امتیازات دیگر ذات البنی، موضعگیری متفاوت غرب در جنگ هشت ساله عراق با ایران وبدست آوردن اسلحه از کانال های غیرمستقیم در میدان جنگ با عراق، توقف جنگ وعدم پیشروی صدام در خاک ایران، دسترسی به سرکوب بی دریغ نیروهای چپ ودموکراتیک ایران وبی رقیب ساختن رژیم از حریفان سیاسی، بدست آوردن امتیازات سیاسی، مادی ومعنوی از جامعه جهانی بهعنوان پناه دادن به سه میلیون مهاجر افغانستان در تجهیز نیروهای جنگ با دولت دموکراتیک افغانستان زیرنام جهاد بر ضد قشون سرخ اتحاد شوروی وهمسنگر شدن رژیم ملایی ایران با امریکا واسراییل وکشورهای غربی درجنگ افغانستان، نفوذ روز افزون رژیم ایران درعراق، خلع سلاح شدن مجاهدین خلق یکی ازرقبای سر سخت رژیم ایران در زمان حمله امریکا درعراق وسرکوب مجاهدین خلق در خاک عراق وکمپ لبرتی در زمان حکومت نوری المالکی با علامت چراغ سبز ایران، راه اندازی افسانه دراماتیک برجام از یکطرف ایران واز سوی دیگر قدرتهای بزرگ وبلند رفتن رسوخ بین المللی رژیم ایران در سطح جهان، نفوذ روز افزون شبه نظامی و عوامل سیاسی ومعنوی رژیم ملایی ایران در کشورهای منطقه مانند عراق، سوریه، لبنان، یمن، منطقه غزه وافغانستان از جمله دستاوردهاییست که جمهوری اسلامی در اتفاقات منطقوی وجهانی بدست آورده است.
بهره برداری غرب از موجودیت رژیم آخوندی در ایران:
طوریکه گفته آمدیم جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز با سردادن شعارهای ضدامریکایی وضد اسراییلی اصلاً در موضعگیری داخلی با پیگیری چنان سیاست های سخت گیرانه بر احزاب سیاسی ترقیخواه چپ ودموکراتیک و سرکوب بیرحمانه سایر آزادی خواهان ضد استعماری وضد ارتجاعی واستبدادی.
رژیم ایران با این کار در واقع خود را بی رقیب ودر عین زمان نگرانی غرب را از نفوذ شوروی واحتمال ایجاد سیاست ضد سرمایداری بر طرف ساخت. همچنان سازماندهی نظامی گروهای مجاهدین وتجهیز گروههای هفتگانه در جنگ با دولت دموکراتیک وقانونی افغانستان بهعنوان جهاد با قشون سرخ شوروی که پیشبرد این جنگ نیابتی ومشترک درتبانی رژیم خونتای پاکستان، عربها وغربیها در واقع یکی از فاکتور های عقبگرد قشون سرخ را مهیا میساخت.
در همین جنگ بود که رژیم ملایی ایران برای سرنگونی نظام دموکراتیک وقانونمند افغانستان با مخالفین داخلی وخارجی دولت افغانستان با تکیه بر وجه مشترک درسنگر مشترک ضد قشون سرخ شوروی روی منافع مشترک باغربیها و همکاری های مستقیم وغیرمستقیم قرار داشتند که درامتداد چنین جنگهای غیر عادلانه ونابرابر و تجاوزکارانه خارجیها وفروپاشی دولت دموکراتیک افغانستان زمینه وضرورت حضورنظامی ناتو برهبری ایالات متحده امریکا در افغانستان مساعد گردید. چیزیکه غرب سالها در انتظارش بود بکمک مجاهدین دست وپرورده پاکستان، ایران وشرکای بین المللی شان میسرگردید.
گذشته از آن موضعگیری رژیم آخوندی ایران به نقل از رسانههای خبری در زمان جنگ با طالبان، کمکهای ایران به سمت شمال افغانستان در جبهه جنگ با طالبان، یعنی درجبهه مشترک نظامیان امریکا ومجاهدین از طریق طیاره به مزار شریف انتقال داده میشد.
واما وقتیکه در نتیجه تغییرات و تحولات و انکشافات اوضاع در منطقه وجهان که به بلند شدن یک سر وگردن ایران در منطقه منجرگردید، معادلات سیاسی را طوری دگر گون ساخت که برای غرب خوش آیند نبود تا رفته رفته زمان در چهار چوب تغیر وحرکت شرایطی را بوجود آورد که اختلافات را بجای اتفاقات رقم زد ولی در عین زمان در نتیجه تبلیغات و رسانش سیاست ایران هراسی،
کشورهای غربی بخصوص ایالات متحده امریکا به قیمت میلیارد ها میلیارد دلار اسلحه بکشورهای محافظه کار عرب بفروش رساند. ازینطریق وابستگی کشورهای حوزه خلیج به غرب توجیه پذیر گردید. هکذا حضور پر رنگ نظامی ایالات متحده امریکا با کشتی های طیاره بردار وناو های بزرگ جنگی وجابجایی تاسیسات ونیروهای نظامی آن در منطقه بهعنوان حفاظت از منافع امریکا ومتحدان منطقوی آن میتوان گفت که با قدرت نمایی ایران رابطه دارد.
اکنون که دارد جهان شاهد تغییرات سیاسی بزرگ، رخدادهای خونین وتوفان های شدید نظامی میگردد در حال حاضربا گذشت نزدیک به چهار دهه حکومت ملایی در ایران اخیراً ریس جمهور ایالات متحده در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد مورخ ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۷ میلادی ایران را به همکاری با تروریزم، پامال کردن حقوق بشر، تولید موشکهای پیشرفته، نقض روح برجام وفرقه گرایی متهم ساخته ومیگوید که رژیم شرور ایران در حمایت ازتروریزم، ایجاد نا امنی در منطقه، دخالت در کشورهای همسایه وهمچنان شعار مرگ بر امریکا واسراییل امنیت کشور ها را به خطر مواجه ساخته است.
از سوی دیگر آخوند روحانی ریس جمهور ایران در نشست فردای آن روز در سازمان ملل امریکا را به زور گویی وهمکاری با گروههای تروریستی ومداخله در کشور ها متهم کرده بیانیه دونالد ترامپ را جاهلانه، زشت، کینه توزانه، وتهدید کننده خوانده وخواستار عذر خواهی آن از مردم ایران گردیده است. معلوم است که روند متناقض مواضع سیاسی اجتماعی، اتفاقات را دستخوش چالشها ساخته که تا سرحد اختلافات جدید وشدید به پیش میرود.
واما مشکل اصلی واساسی ما ومنطقه اینست که قدرتهای منطقوی وفرا منطقوی با دخالت مستقیم وغیرمستقیم شان کشورما را در جنگ چهار دهه گذشته به جولانگاه نیروهای تروریستی خرابکار وآدمکش طالب وداعش مبدل کرده اند. هر کدام این کشور ها از همسایه گرفته تا دیگران خواستها ومنافع آزمندانه خود را دنبال نموده روی اهداف واستراتیژی های دوامدارخویش میچرخند.
همین اکنون به نقل از رسانههای خبری دولت ایران با استفاده از وضع جاری در افغانستان جوانان مهاجر افغانستان در خاک ایران را جبراً بجنگ سوریه وحتا یمن کشانده وبا پرتاب عوامل نفوذی در نهاد های رسمی وغیر دولتی افغانستان واحتمال روابط قسمی با برخی از گروههای طالبان به مداخلات شان ادامه میدهند.
کشور جنگ زده افغانستان همچون دیگ بی سر پوش فاقد دولت قوی، مسول، مدبر ومتحد طبعا ً محل جولانگاه همسایه وبیگانگان قرار میگیرد.
بنا بر آن از روند بحرانی کشور طی سی چهل سال جنگ بخوبی استنباط میشود که نجات کشور بدست خود مردم افغانستان بوده ویگانه راه نجات وطن اتحاد وهمبستگی مردم افغانستان ودرپیشا پیش آن نیروهای مسول، ترقیخواه، عدالت پسند واحزاب مردمی ودادخواه وکلیه وطندوستان کشور در یک جبهه وسیع ملی ومردمی میسر میباشد.