رهبران پرولتاریای جهان یک الی دوصد سال قبل تاریخ بشر را به پنج مرحله تقسیم بندی نموده وبرج پنجم آنرا سوسیالیزم خواندند. همچنان دانشمندان بزرگ و تحلیلگران سیاسی انقلابات بزرگ صنعتی وعلمی را مرحله اوج سرمایداری و فاز بعدی آنرا به تحولات سوسیالیستی نسبت داده واکثراً سوسیالیزم را محصول انقلاب سوسیالیستی میدانند. عده یی هم جنبشها و خیزشهای جمعی زحمتکشان وتحولات آرام سیاسی را در تغیر جامعه موثر دانسته، رفاه وسیع همگانی را نوید میدهند.
واما درحال حاضر موضوع مرکزی بحث ما بحران شیوع ویروس کرونا وچگونگی اثرات آن بر موجودات کره خاکی میباشد که تاریخ جهان را به قبل وبعدش تقسیم وحیات بشر را بخطر جدی و بحرانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی وهزاران چالشهای دیگر مواجه ساخته است.
کرونا این آفت بیسابقه در تاریخ بشر نزدیک به هشت میلیون انسان را مریض، هزاران هزار نفر را بهلاکت رسانده و نیمی از نفوس جهان را در ۲۰۶ کشور قرنطینه و بیست فیصد آنرا بیکار وبیمار و زنده گی بشر را همانند یک انقلاب جهانی زیر تاثیر گرفته است.
این پدیده خطر ناک بمثابه نخستین تجربه جهان مشترک نشان میدهد که دانش عمومی شدن در فردیت انسانها بواسطه وضعیت بوجود آمده جهانی شده است. شیوع مرض کرونا کشور های جهان را به سمتهای غیر قابل پیشبینی متحد و متضاد یعنی بسته شدن سرحدات ودر عین حال با ایجاد همبستگی جهانی جوامع را سمت وسو میدهد.
بآنکه نظر به شرایط موجود وبا توجه به عوامل ظهور این مرض و اوضاع پیچیده ی نظامهای متفاوت ومقررات سختگیرانه ی حاضر در کشورهای جهان نمیتوان در چشم انداز آینده ی نزدیک شاهد جهانی شدن عدالت یکسان ومساوات سرتاسری جهانی بود.
اما با نگاه متفاوت به تبعات گوناگون برآمده از جریان درگیری این مرض با جوامع بشری وموضعگیری آینده در قبال پیامد ها وسیاستهای حاصله از آن در نظم جامعه جهانی گرایشها ومواضع مشترک روی سرنوشت آینده بشر نشان میدهد که جهان را بر سر ی دوراهی گرایش سوسیالیزه جهان پساکرونا ویا تشدید قدرتهای لگام گسیخته جهانی قرار میدهد.
با توجه به جریان شیوع چنین مرض این تصور بوجود می آید که گسترده گی موجی ویروس کرونا بر خلاف دیگر امراض میتواند ناممکنها را ممکن ساخت.
بنا بر آن گفته میتوان که هر گونه تغیرات ناشی از آن ممکن است رخ دهد از جمله تغیرات اجتماعی که به گرایش نسبی همبستگی جهانی وگردش چرخ اقتصادی جدید منجر شود؛ زیرا هر تحول ورویداد بزرگ جهانی بدون شک زمینه ساز مرحله فراگیر بعدی تاریخ بشری میباشد که بعضاً بشکل طبیعی پیش زمینه های تحول نوین را نوید میدهد وسر انجام به دگر گونی ژرف وغیر قابل انکار می انجامد.
ویروس کرونا که در مدت زمان بسیار کم نظم جهانی را بدون سلاح هسته یی منفجر ساخته وبسوی نابودی پیش می برد.
بنا بر آن مردمان جهان در سطح ملی وبین المللی درمقابله با این مرض خطر ساز اختلافات نژادی، اجتماعی، مذهبی، رنگ وجنسیت وتفاوتهای رفتاری دولتها را بیکسو گذاشته همه در یک خط مقابله با مرض همه گیر در تلاش اند تا از عواقب خطر ناک آن جلوگیری بعمل آید.
عواقبی که از یکسو شیوع سریع مرض وتبدیل جهان به ماتمسرای عمومی، بنسبت نسبی بازار، ایجاد چالشهای کاری، فقر، محرومیتها، وضع محدودیتها در مراسم مذهبی و فرهنگی، مراسم خوشی، تجلیل روزهای تاریخی، گردشهای جمعی، قطع درآمد ها، ایجاد مشکلات اقتصادی برای اکثر دولتها در پرداخت معاش، غذا لباس ومسکن، دارو عدم کفایت بودجه همکاری برای بیکاران وبیماران قرنطینیه در بعضی از کشور های فقیر نادار وکم درآمد، کمبود بودجه ی باز دارنده ی بحران اقتصادی وفقر در تمام جوامع بشری، تغیر شیوه تولید ومناسبات تولیدی، عدم رسیده گی لازم به تقاضای اقشار نادار وفقیر جامعه و تحمل بیکاری، عدم همکاری در تطبیق هدایات مسولین و امور طبی وهماهنگی در رفتارفردی واجتماعی، ادامه جنگ وخونریزی در بعضی از کشور ها، اثر گذاری خسارات بزرگ اقتصادی ورشکستگی اقتصاد جهانی خاصتاً کشور های رو به انکشاف وادامه نا آرامیهای ناشی از پسلرزه های سیاسی احتمالی که نظم جهانی را از بنیاد بلرزه در می آورد.
از سوی دیگر با توجه به ادامه ی تنشها ومتهم سازی متقابل امریکا وچین، انحصار طلبی در ساخت داروی درمانی کرونا، تعویق کشف ویروس ضد این مرض، در سطح جهان، سردرگمی ودر ابهام قرار دادن جهان در دوام یا محو ویروس یاد شده، همه وهمه تصور زد وبندها ومعاملات پشت پرده، چانه زنی ها، تشدید قدرتهای لگام گسیخته وتغیرات بزرگی را در نظم جهانی مجسم میسازد که راه حل پرابلمهای حاصله از آن مستلزم همبستگی ملی وبین المللی میباشد که جوامع بشری را بسوی راه حلهای مشترک وسیع وبنیادی سوق میدهد.
در بعضی از کشور های پیشرفته جهان بنابر خبرهای اخیر رسانه یی پیدا شدن امید واری بساختن واکسن دفع این مرض بوجود آمده است اگر در تمام جهان ریشه کن گردد وبطور مثال دریک نقطه ی از جهان باقی بماند باز هم میتواند تمام بشریت را دوباره آلوده سازد بنا بر آن این موضوع یاد آور فورمول همبستگی جهانی میباشد که به گفته سعدی «بنی آدم اعضای یکدیگر اند» که شعار «متحد شوید» از آن سرچشمه میگیرد و آن را مشترکا ً تطبیق خواهند نمود. روی این اصل جوامع بشری خواهی نخواهی مستلزم تغیرات بنیادین به ساختار های جدید اجتماعی واقتصادی خواهند بود که در آن سرنوشت رفاهیت خصوصی وهمگانی مشخص میگردد.
درین رابطه بنقل از منابع خبری انلاین گفته میشود مراحل بحرانهای اپیدمیک وپاندمیک وبلاخره فروپاشی ویا تعدیل نیو لبرالیزم به پیشبینی های جهان پسا کرونا اشاراتی دارد ودر جای دیگر از منابع رسانه یی بنقل از مقاله * چند گزاره در باره جهان پسا کرونا * مینگارد که جهان پسا کرونا دغدغه اصلی اندیشمندان اقتصادی واجتماعی جهان است هم چنان درین رابطه * دیوید هاروی * از دانشمندان چپگرای امریکایی می نویسد «سیاست ضد سر مایداری در دوران کورید ۱۹ به تبعات اقتصادی وکیفیت سوسیالیزه نمودن اقتصادی البته بدون تاکید واصرار بر سوسیالیزم پرداخت» در جای دیگری گفته میشود همانطوریکه چپگرایان جدید اعتفاد دارند اگر مقبولترین راهبردی را درین بازه زمانی پسا کرونا انتخاب نماییم که موثر باشد بطور ختم راهبردی سوسیالیستی است. همچنان در مقاله سیمون میر پژوهشگر دانشگاه بریتانیا تحت عنوان چهار سناریو برای جهان پس از کرونا منتشره سایت زمانه، چهار آینده برای جهان پس از کرونا توصیف میکند این چهار فکتور یکم سر مایداری دولتی ۲ بر بریت ۳ سوسیالیزم دولتی سوسیالیزم دولتی بمثابه نخستین آینده ارزش متفاوت ملی سازی بیمارستانها، پرداخت های مستقیم به کارگران برای حفاظت از خود زندگی حفاظت اقتصاد توسط دولت تولید غذا انرژی ایجاد سر پناه نیاز های اولیه زنده گی همسان بودن پرداخت ها برای کارگران ومامورین. در اخیر مینویسد احتمال دارد که سوسیالیزم دولتی بعنوان نتیجه تلاشهای صورت گرفته در کپیتالیزم دولتی ظاهر شود ۴ کمک مقابل محافظت از زنده گی به عنوان اصل اجتماعی اقتصاد بلند پروازانه ترین نوع کمک مقابل میتواند شاهد سر بر آوردن ساختار های دموکراتیک جدید باشد.
در کشور ما افغانستان که عوامل زیادی بر بیچاره گی مردم وجود دارد زیرا که مردم فقیر کشور که اکثراً نان شباروزی شان به کارهای روزمره شان بستگی دارد اگر کمکهای همه جانبه دولت برایشان نرسد جان آنها در خطر بوده مجبور میشوند که کار را نسبت به قرنطینه ترجح داده وبا قبول مرگ خود برای فرزندان گرسنه شان نان پیدا کنند. درهمین اوضاع خطر ناک جنگ تحمیلی وحملات طالبانی، القاعده وداعش که مطابق به نقشه دشمنان افغانستان خون آدم توسط آدمنماها خورده میشود، علی الرغم دفاع همه جانبه وجانفشانیهای قوای مسلح وامنیتی قهرمانانه کشور و برغم موجودیت قوای نظامی خارجی ناتو، روز تا روز جان مردم را میگیرند.
پس راه نجات کدام است؟ باید گفت که راه نجات بیداری وتحرک همگانی، همبستگی عمومی در یک خط واحد علیه دشمن مشترک است که مردم واحزاب سیاسی وطنپرست وعناصر ملی وصلحدوست میتوانند انتخاب راه نجات وطن از بدبختی را مشخص ومعین سازند تا بر دشمنان مشترک بشریت یعنی جنگ، جهل، وکرونا غالب آیند وصلح پایدار تامین گردد.