از زمان به قدرت رسانیدن طالبان در افغانستان و تحویل دهی قدرت از جمهوریت به این گروه که پاکستان آن را پیروزی استراتیژیک برای خود قلمداد می کرد؛ بار سوم است که رهبری سازمان اطلاعات نظامی پاکستان، تعویض می شود.  جنرال فیض حمید، رییس قبلی آی اس آی، نخستین مقام خارجی ای بود که بعداز فروپاشی جمهوریت تحت حمایت امریکا و غرب، به کابل آمد، چای نوشید، جشن پیروزی را تجلیل کرد و به رهبر نام نهاد و نامری طالبان، در تقسیم کرسی های قدرت میان اعضای این گروه، مشوره داد. نقش فیض حمید در رهبری و مشوره و انجام عملیات گسترده نظامی گروه طالبان، بالای آخرین سنگر های مقاومت در شمال افغانستان، نشان داد که پاکستان، حاضر است تا آخرین میخ را بر تابوت عواملی که ممکن منجر به ناکامی عمق استراتیژیک این کشور شوند، بزند. اما سیر حوادث نشان داد که تارسیدن کامل ارتش این کشور به این پیروزی استراتیژیک، فاصله ی زیادی است و وجود بازی گران قدرتمندی مانند روسیه، ایران، چین، ترکیه، کشور های عربی، امریکا، اروپا و هند، مجال چنین بلند پروازی های را برای این سازمان به آسانی نمی دهد. شاید زمان تغییر کرده و شرایط طوری دیگری است.

حالا، ارتش پاکستان اعلان کرده است که جنرال عاصم ملک به تاریخ 30 سپتامبر جانشین جنرال ندیم انجم خواهد بود. به اساس اطلاعات موجود، جنرال ملک نخستین رییس آی اس آی است که تا سطح دکتورا تحصیل کرده و در امریکا و انگلیس، تحصیلات نظامی داشته است. وی مسئولیت فرماندهی واحد های ارتش پاکستان در دومنطقه بحرانی وزیرستان و بلوچستان را به عهده داشته است. وی از جمله جنرال زاده های است که پدرش نیز جنرال ارتش بوده است.

پس از آن که طالبان به حمایت از گروه طالبان پاکستان و بستر سازی برای افزایش حملات به پاکستان متهم شدند، حجم حملات ارتش آزادی بخش بلوچستان بلند رفت و سطح نا امنی به طور بی پیشینه ای افزایش یافت، ظاهرا روابط میان طالبان افغانستان و پاکستان تیره شد. این افزایش سطح حملات بالای پاکستان که عمدتا از جانب گروه های تندرو اسلامی مانند تحریک طالبان پاکستانی و بلوچ ها انجام میشود، باعث شده است که انگشت اتهام زنی مبنی بر نقش هند در این حوادث از جانب پاکستان، بلند شود. حالا جنرال ملک چالش های دارد که باید به گونه فوری و عاجل به آن به مثابه تهدید بر علیه امنیت ملی پاکستان، مقابله کند. با مدنظرداشت محدودیت های اقتصادی، سیاسی و امنیتی و تعداد کثیری از گروه های که امنیت پاکستان را با خطر مواجه ساخته اند، دشوار به نظر می رسد که تعویض در رهبری آی اس آی، بتواند به تغییر موقعیت فعلی پاکستان به سمت مطلوب ، حرکت کند. تعویض جنرال انجم با ملک، تنها یک تاکتیک در بهبود عملکرد رهبری است. اما سطح بلند تهدیدات بالقوه امنیتی، تعداد زیاد نیروهای جنگی تحریک طالبان پاکستانی، ارتش آزادی بخش بلوچستان و داعش خراسان در منطقه، به چالش های رهبری ارتش و بازوی اطلاعاتی آن، می افزاید. قرار اطلاعات موجود، بیش از 70 هزار نیروی مسلح جنگجوی بر ضد ارتش پاکستان، در حملات دست دارند.

 

باید مدنظر داشت که ارتش پاکستان به علت فساد گسترده در میان مقامات آن، سرکوب منتقدان دولت، ناکامی در مهار تهدید های بالفعل امنیتی، مقابله با هند رقیب دیرینه این کشور، ناتوانی در تطمیع طالبان در افغانستان و ناکامی در انحصار مبنی بر کنترول طالبان افغانستان که باید مطابق اجندا های اسلام آباد حرکت می کرد، تشدید حملات گروه های تندرو اسلامی، ارتش آزادی بخش بلوچستان و قوت گیری داعش خراسان، فصل ناکامی راهبردی را سپری می کند. این سازمان قدرتمند که وظیفه عمده ی آن، جمع‌آوری اطلاعات از کشورهای خارجی، به‌ویژه هند، افغانستان، و سایر کشورهای همسایه و جهان است، در مخمصه و چاله امنیتی جدیدی، گیر افتاده است . آی‌اس‌آی،  بازوی اطلاعات خارجی ارتش پاکستان، وظیفه دارد تا اطلاعات استراتژیک را درمورد فعالیت‌های سیاسی، نظامی، و اقتصادی دشمنان بالقوه جمع‌آوری می‌کند. اما به نظر می رسد که ناتوانی آی ای آی در انجام این وظایف، باعث شده تا این سازمان قدرت مند نظامی، در جریان سه سال، سه بار شاهد تغییر در رهبری باشد. حالا، ارتش این کشور با مدنظر داشت وضعیت آشفته نظامی و سیاسی در این کشور، تعمیق روابط هند با طالبان، حضور فعال چین، روسیه و ایران در افغانستان، نقش مستشاری امریکا برای گروه طالبان، ناکامی مطلق عمق استراتیژیک این کشور در افغانستان، همکاری استراتیژیک هند با امریکا که منجر به تعویض پاکستان با هند شده و در جهت انتخاب یک همکار راهبردی از طرف ایالات متحده امریکا محسوب می شود، بحران های اقتصادی و سیاسی که تبعات سیاسی و امنیتی هم در قبال داشته، تلاش می کند تا نقش این سازمان را در تحولات منطقه به خصوص افغانستان، برجسته سازد. شاید جنرال ملک بتواند اندک تغییراتی در سطوح رهبری این سازمان بیاورد، اصلاحات ممکن را انجام دهد تا خطر ناکامی مطلق این سازمان را کاهش دهد، با امریکا وارد مرحله جدیدی از مذاکرات و چانه زنی ها شود، تلاش کند تا در حلقه ائتلاف منطقه ای که شامل روسیه، چین و ایران است، شود، اما دشوار است تا بتواند نقش رهبری کننده ی آی اس ای را که در زمان حضور امریکا داشت، دوباره تامین کند. زیرا وضعیت جهان، منطقه و دینامیک امنیتی جدید در منطقه که پاکستان را جزی از برنامه های امریکایی می بینند، امکان این مهم را دشوار می سازد. به دلیل این که نه آی اس آی حامی قدرتمندی مانند امریکا در منطقه دارد که بتواند عینیک منافع پاکستان را در چشمش بگذارد تا مطابق آن، تعاملات بعدی سیاسی و امنیتی به نفع پاکستان رقم بخورد و پاکستان مستحق کمک های ملیارد دالری امریکا گردد و نه هم شرایط جدیدی که در منطقه حکمفرماست و بازی گران قدرتمندی در آن مانند روسیه، چین و ایران نقش بازی می کنند، این امکان را به مساعد می سازد. شرایط جنگ سرد که پاکستان در آن توانست از گاو شیری ای مانند جهاد در افغانستان، استفاده اعظمی کند، دیگر به بازی بزرگ جدید، تغییر ماهیت و چهره داده است. در این بازی بزرگ جدید، بازیگران قدرتمند و با نفوذ منطقه ای و فرامنطقه ای، حضور دارند که نه ضرورتی به پاکستان دیده می شود تا از آن کمک خواسته شود و نه هم میدان و جغرافیای بازی، سهم پاکستان در این بازی را حتمی می سازد. به هر تقدیر جنرال ملک با چالش های متعددی مواجه است که شامل تهدیدهای بالقوه و بالفعل امنیتی و سیاسی و خطرات جدی به امنیت ملی پاکستان می شوند و هم سازمانی را قبول مسئولیت می کند که دیگر پرستیژ گذشته را ندارد و در حیطه سوظن و شک برای ایجاد و بستر سازی شرایط جهت تطبیق راهبرد بی ثبات سازی منطقه قرار گرفته است. شاید از لحاظ تاریخی، آی اس آی، دوره نقاهت و فروکاست خود را در تعاملات و دینامیک امنیتی، تجربه می کند که هیچ رییسی قادر به نجات آن به آسانی، نخواهد بود.