در بستر رخدادهای جهانی، و منطقوی کشور تروریست پرور پاکستان بهمثابه مهد تروریسم جهانی آهستهآهسته رخ از نقاب بیرون کشیده و چهره واقعی و وحشتبار خویش را برای منطقه و جهانیان میتاباند.
با استخوانبندی مجموع رخدادها، کنشها و واکنشهای جهانی، و منطقوی که زنجیرهٔ حوادث را برای تعین مقدرات سیاسی پاکستان شکل میدهد، تصویری رخنمایی مینماید که میتوان در درازنای یک خط سرنوشت ساز رخسارهٔ ویران و رو به فنای پاکستان را به تماشا نشست.
تغییر سیگنال در دیپلماسی قصر سفید:
اخیراً و در پی تشدید صدور تروریسم جهانی از سوی پاکستان، دو تن از قانونگذاران آمریکایی لایحهیی را به کانگرس آمریکا معرفی کردند که در آن پاکستان را بهعنوان کشور حامی تروریسم برگزیدهاند. این لایحه به حکومت امریکا سفارش میدهد که تا مدت چهار ماه به گونۀ رسمی خواهان درج نام پاکستان در فهرست کشورهای حامی هراسافگنان شود. در خصوص این طرح نمایندگان کنگره اظهار داشتند که:"اکنون زمانی آن فرا رسیده است که باید مساعدتهای پولی را برای پاکستان به خاطر خیانتش متوقف ساخته و آن کشور را به خاطر حمایت از هراس افگنی به حیث کشور حامی تروریسم معرفی کنیم."به دنبال این طرح در وبگاه قصر سفید برای تکمیل جنبههای حقوقی آن که حاوی یکصد هزار امضا است، نزدیک به دو صدهزار امضا جمع آوری گردید. در متن این دادخواست گفته شده بود:" این دادخواست برای مردم آمریکا، هند و دیگرانی که از حمایت تروریسم پاکستان رنج میبرند خیلی مهم است."
اتحادیه اروپا و برپایی تحریمات علیه پاکستان:
در جغرافیای بلوچستان بهمثابه نقطه استراتیژیک و منظر گاه مهم، رؤیاهای نرندرا مودی صدر اعظم هند در مسیر حقیقت انکشاف یافته، چنانچه بر قول منبع «آسیا تایمز آنلاین» به دنبال اعتراض گسترده "هواداران جنبش آزادیبخش بلوچستان" در مقابل کاخ مرکزی ملل متحد در نیویورک که در آن جنایات پاکستان به خاطر سرکوب خلق بلوچ و قتل و کشتار بیرحمانه آنها بهوسیله آن دولت و نقض حقوق بشر از سوی آن کشور به نمایش گذاشته شد، قرار است تا اتحادیه اروپا تحریمات اقتصادی و سیاسی را علیه اسلام آباد وضع نماید. درین خصوص معاون اتحادیه پارلمانی اروپا «Ryszard Czarnecki» خاطر نشان نمود که در صورت عدم تغییر رویکرد اسلام آباد در برابر مردمان بلوچستان، ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپا به وضع تحریمات اقتصادی و سیاسی علیه دولت پاکستان توسل خواهد جست. معاون اتحادیه اروپا در حالی که همبستگی خویش را با مردم بلوچستان اعلام داشت اظهار نمود " پاکستان دارایی دو چهره میباشد یکی چهرهٔ ریایی که برای جهانیان به نمایش میگذارد و دیگر چهرهٔ خشن و استبدادی که در برابر مردمان خود بهویژه خلقهای ستمزدهٔ بلوچ به نمایش میگذارد."او ادامه داده افزود:" چون نظامیان، حکمرانان اصلی نظام فدرالی در پاکستاناند ازین رو قابلیت تنظیم امور را در بلوچستان دارا نمیباشند."
گفتنی است که درین بحبوحه با حفظ تهدیدات خواجه آصف وزیر دفاع پاکستان، «بگتی» رییس حزب جمهوریخواه بلوچستان از مقامات سفارت هندوستان مقیم ژنیو خواستار پناهندگی سیاسی شد که از طرف مقامات هند برایش پناهندهگی سیاسی اعطا گردید. این بدان معنی است که مسیر جنبش آزادیبخش خلقهای ستمدیده و داغدیدهٔ بلوچ منبعد در دهلی کلید خواهد خورد و یک زخم خونچکانی را بر پیکر بیمار پاکستان فزون خواهد بخشید.
بینیاز از گفتار است که در حوزه راهبردی قصر سفید در راستای موقعیت «بندر گوادار» قبلاً مأمورین سیاه در خصوص تسلیح و آموزش نظامی «ارتش آزادیبخش بلوچ» سازوکارهای لازمی را به ثمر رسانیده است. گمان میرود که دهلی و قصر سفید در آیندههای نزدیک در راستای منافع مشترک درین حوزه تدارکات اساسی را روی دست گیرند
بازتاب تنش میان هند و پاکستان:
در اوج صعود تنشهای اخیر میان هند و پاکستان و به دنبال عزم محکم صدر اعظم هند برای منزوی ساختن پاکستان در پهنهٔ جهان، نشست "سارک " به دلیل نقش پاکستان در بیثبات ساختن کشورهای همسایه و حمایت از تروریسم و هراس افگنی برهم خورد و لطمهٔ بزرگ و کارسازی را برای جایگاه پاکستان در قطار کشورهای جهانی بهمثابه حامی تروریسم جهانی وارد نمود.
متعاقباً در امتداد این خط تنش آلود در یک انکشاف دیگر نرندرا مودی صدر اعظم هند گفت: "آب و خون نمیتواند یکجا و همزمان به پاکستان جریان یابد."
رسانههای هندی گزارش دادند که آقای مودی روز دوشنبه در نشستی به اشتراک مقامهای ارشد حکومت هند بهمنظور بررسی "پیمان آب سند " با پاکستان، تصمیم گرفت که بهرهگیری از آب دریاهای هند که بالاخره به پاکستان سرازیر میشود باید به حد اعظمی رسانده شود.
بر اساس این پیمان که در ۱۹ سپتامبر ۱۹۶۰ میان دو کشور امضا شد، هند باید اجازه دهد که آب سه دریای شرقی آن کشور به پاکستان جریان یابد و نباید به حدی از آب این دریا استفاده کند که جریان آن به پاکستان کاهش یابد. دیده میشود که عقد قرار دادهای تاریخی میان دو کشور در اوج زور آزمایی های نظامی رنگ باخته و دولت پاکستان بهسرعت در یک تنگنای محیطی و کمبود آب قرار میگیرد.
رزمایش مشترک روسیه - پاکستان
در درازنای مناسبات خصومت آمیز شوروی سابق با پاکستان در امتداد سالهای جنگ سرد، تازهترین مناسبات نظامی در یک چرخش استراتیژیک روسیه، با سفر وزیر دفاع روسیه در پاکستان در سال ۲۰۱۴ میلادی برپا گردید و با انعقاد چندین قرار داد نظامی میان دو کشور استحکام یافت. رزمایش اخیر مشترک نظامی تحت عنوان "رزمایش دوستی سال ۲۰۱۶ "که از تاریخ ۲۴ سپتامبر -۱۰ اکتوبر برنامه ریزی شده بود، اتفاقاً در اوج تنشهای سرحدی و تدارکات نظامی میان هند و پاکستان به راه افتید که در حوزه دیپلماسی موجب ظهور سؤالات جدید در مناسبات هند روسیه و باعث نگرانی مقامات هند از بابت احتمال این رزمایش در مناطق مورد منازعهٔ کشمیر با پاکستان گردید. دولت پاکستان با کاربرد هنر سیاسی سعی نمود تا در بحبوحهٔ کشمکشهای نظامی با هند از رزمایش موجود سود برده و به طرز تحریک آمیز در وخامت سیاسی میان هند -روسیه نقش اساسی ایفا نماید.
این در حالی است که اخیراً دولت هند در راستای سیاست گذاری خویش در حوزه جنوب آسیا خود را با آمریکا و اسرائیل نزدیک ساخته است.
در یک چرخش دراماتیک سیاسی بر پایهٔ منبع پایگاه انترنیتی «آسیا تایمز» مورخ دوم اکتبر اخیراً دولت روسیه حمایت خویش را از عملیات سرحدی و بمباران هوای هند در جوار خط مرزی با پاکستان اعلام نمود.
سفیر روسیه در دهلی اظهار داشت: دولت روسیه همیشه در عملیات خط مرزی علیه تروریسم با هند بوده است. او اضافه نمود که دولت روسیه قبلاً از پاکستان خواسته است تا گامهای مؤثری برای قطع فعالیتهای تروریستی در خاک پاکستان بردارد. او اعلام داشت که کشور مطبوعش از بمباران هوایی هند علیه گروههای تروریستی در خاک پاکستان حمایت مینماید. او ادامه داده افزود " حق دفاع از خود برای هر کشور محفوظ است " سفیر روسیه همچنان برای هند اطمینان داد تا در خصوص رزمایش نظامی میان روسیه -پاکستان نگرانی نداشته و این رزمایش در مناطق مورد منازعه هند -پاکستان در ساحه کشمیر اتفاق نخواهد افتید.
تبانی آمریکا و پاکستان:
در اوج جلوههای مناسبات تنشزای سیاسی میان غرب و پاکستان برجستهترین نقطهٔ که وجوه منافع مشترک این کشورها را میتاباند و آنان را حول معاملات سیاسی به چرخش میکشاند سرنوشت دردناک و خونبار افغانستان است. بنا بر قول منبع انترنیتی «آسیا تایمز» مورخ ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۶، در نتیجه توافق میان آمریکا و پاکستان توافقنامه صلح میان دولت کابل و حکمتیار انعقاد یافت. در مقالهٔ که به قلم نویسنده معروف «M.k Bahadrakumar» نگاشته شده است گفته میشود:"اخیراً امضای «توافقنامهٔ صلح» در کابل با یکی از رنگینترین چهرههای جهاد، گلبدین حکمتیار در افغانستان، نتیجه معامله میان آمریکا و پاکستان میباشد ". این نویسنده اظهار میدارد که حکمتیار در حالی که یکجا با فامیل خویش در پاکستان بسر میبرد، به حیث یکی از چهرههای مخالف هند شهرت داشته و طوری که کشور هند از ناسیونالیسم بلوچ، جریان مخالف پاکستان، واضحاً دفاع مینماید، پاکستان در نظر دارد تا برای برهم زدن مناسبات هند-کابل از حضور حکمتیار سود برده و حکمتیار نیز این رویکرد را در آینده تضمین خواهد کرد.
اما افزون بر مدار دید سیاسی نویسندهٔ مطلب متذکره از نگارهٔ این قلم، ماورائی عقد قرارداد صلح با حکمتیار، پهنای وسیعتری را احتوا میدارد:
با برهم خوردن اهداف و برنامه استراتژیک غرب در خاور میانه بهویژه داغترین مراکز آن سوریه و عراق که هزینههای بزرگی را تا کنون بلعیده است، مبتنی بر دخالت روسیه، ایران و متحدان شان برای سرکوب و انهدام تروریسم در سوریه و انکشافات عراق، غرب در نظر دارد تا از یکسو برای حفظ و پناه لشکریان شکست خوردهٔ تروریستی جغرافیای امنی را دستوپا نموده و افغانستان را به مرکز تجمع و آتشکدهٔ تمام عیار مبدل نموده ودر کشمکشها و رقابتهای بزرگ با روسیه، چین، ایران و دسترسی به انبارهای نفتی آسیای میانه از وجود حکمتیار برای گشایش یک دهلیز عبوری استفاده اعظمی نماید. آنچه پاکستان ازین معامله انتظار دارد تسلط سیاسی بر قلمرو آینده افغانستان است که درین چشم انداز میتوان یک دورنمایی تاریک و آتشفشانهای بزرگ نبرد دامنه دار را در جغرافیای افغانستان شاهد بود. این رویکرد راوی این دیدگاه است که هنوز نبرد سرنوشت ساز با دخالت و رویاروی مستقیم و غیرمستقیم ابرقدرتهای جهانی و منطقوی بهصورت کل در افغانستان راه اندازی نشده و احداث این معبرگاه نبرد سرنوشت ساز که قامت جهان آینده را مشخص میسازد، در مراحل مقدماتی خویش قرار دارد.
هرگاه استنتاج این راهبرد را در یک آزمایشگاه نوین سیاسی به تحلیل کشانیم میتوان آن را در انکشافات اخیر سقوط ولایت کندز دریافت؛ که به گفته مشهور دومین مغز متفکر جهان آقای اشرف غنی که پس از نخستین دور سقوط ولایت کندز ارشاد فرمود "در کندز اوضاع تحت کنترول است " بتوان نخستین میوههای نارس را از درخت معاهده صلح دولت کابل با حکمتیار که تحت سایه نفوذ آمریکا- پاکستان انعقاد یافت، چییدن گرفت!
اما با توجه به رخدادهای جهانی این پایان تاریخ نیست. بر حکم شهادت زمان افول تروریسم و بنیاد گرایی در پهنهٔ جهان آغاز یافته است. تازه بشریت به ماهیت اصلی تروریسم و ریاکاریهای حامیان آن پی بردهاند، رستاخیز جهانی با حمایت گسترده دولتها و ملتها برای برچیدن پایگاههای تروریستی به راه افتیده و درین برنامه دولت خونتا و آتش افروز پاکستان جایگاه اول را در لبهٔ این پرتگاه اشغال نموده است. ما در آیندههای نه چندان دور شاهد آتشفشانهای بزرگ و به خاکستر تبدیل شدن این مرکز شرارت جهانی یعنی دولت دوزخی پاکستان خواهیم بود.
اکتبر ۲۰۱۶