حقیقت، عارف عرفان: پشت پردهٔ تنش‌های سیاسی آمریکا- پاکستان

اخیراً موازی به سیر رخدادهای جهانی و منطقوی، تنش‌های شگفت انگیزی در خط مناسبات سیاسی واشنگتن و اسلام آباد در چرخش است.

 در یک رویکرد جدید نیکی هیلی نمایندۀ ایالات متحدۀ امریکا در سازمان ملل متحد اظهار داشت که اگر پاکستان به حمایت از دهشت افگنان و تروریزم ادامه دهد، رئیس جمهور دونالد ترامپ مایل است تا تمام کمک‌ها را به آن کشور قطع کند.

 نیکی هیلی، به خبرنگاران گفت "پاکستان برای سال‌ها بازی دوگانه کرده است. هم با ما کار می‌کند و هم به دهشت افگنانی پناه می‌دهد که بالای نظامیان ما در افغانستان حمله می‌کنند. این بازی برای حکومت فعلی امریکا قابل قبول نیست...‌"

 رئیس جمهوری ترامپ در نخستین ساعات سال ۲۰۱۸ میلادی در تویتر خود نوشت "ایالات متحده در ۱۵ سال گذشته احمقانه بیش از ۳۳ میلیارد دالر به پاکستان مساعدت کرده است و آنان (پاکستان) جز دروغ و نیرنگ به ما چیزی نداده و رهبران ما را احمق فکر کرده‌اند.

 آنان به دهشت افگنان پناهگاه امن داده‌اند، دیگر بس است."

 همچنان مایک پنس معاون رییس جمهور آمریکا به تاریخ ۱۹ دسامبر در یک سفر اعلام ناشده وارد کابل گردید و اظهار داشت: "پاکستان از مدت‌های طولانی به این طرف پناه‌گاه‌های امن برای طالبان و بسیاری از سازمان‌های هراس‌افکن فراهم کرده است، اما دیگر این روزها پایان یافته است."

 مجموع واکنش‌های شدید سیاستگران کاخ سفید در برابر اسلام آباد زمانی صورت می‌گیرد، که آمریکا طی نزدیک به چهار دهه اخیر یکی از زارعین اصلی بذر تخمه‌های تروریستی و دهشت افگنی در بستر هراس پروری پاکستان بوده‌ و کاربرد پروژه‌های مشترک دهشت افگنی و تروریستی، لاجرم افغانستان را به بلاد خون و آتش مبدل ساخت.

 اعجاب انگیز است که در تداوم سیگنال‌های هشدار دهنده پیشین کاخ سفید، درست حدود دو ماه قبل کنگرس ایالات متحده آمریکا اعطای کمک (۷۰۰) میلیون دالر برای پاکستان را به تصویب رسانید. (*)

 اما مسیر و خاستگاه واکنش‌ها معلوم است. این بار نیز در اوج‌ کشاکش‌های سیاسی، اقتصادی و بازی‌های رقابتی، افغانستان بی‌هیچ ربطی با محتوای اصلی این منازعات به حیث " بز " در دایرهٔ حلال میدان بزکشی چاپ اندازان آمریکا و پاکستان قرار داده شده و این ملت افغانستان است که لاجرم در میان دو پلهٔ آسیاب قربانی اصلی این تنش‌های سیاسی می‌گردند.

 با وجود اینکه ایالات متحدهٔ آمریکا تا کنون بیش از یک (تریلیون) دالر در نبرد افغانستان هزینه نموده و حدود ۲۳۰۰ تن از سربازان امریکا درین پیکار جان باخته‌اند اما هنوز سخن از برنامهٔ نبرد پنجاه سالهٔ آمریکا در افغانستان در میان است. چشم انداز این برنامهٔ جنگی نشان می‌دهد که هرگونه پیروزی کوتاه مدت آمریکا در جنگ نیابتی کشور به‌منزلهٔ حکم شکست آن کشور و بستن پروندهٔ حضور آمریکا در افغانستان را دارد.

 به سهولت قابل درک است که آمریکا در یک رویکرد راهبردی و تحقق خواسته‌های بیشمار، آسمان خراش‌های نیویارک را به باد داد نه به خاطر سرکوب چند تروریست ولگرد!

 خوب است تا در آیینهٔ انکشافات سیاسی و منطقوی دریابیم که چرا و چگونه پس از نبرد چهار دههٔ پاکستان در افغانستان و تبدیل آن کشور به پرورشگاه و آموزشگاه تروریستی، سران کاخ سفید از خواب بیدار شدند و با مهرورزی‌های بی‌سابقه، با مردم افغانستان همدرد گردیده و به خاطر التیام زخم‌های خون آلودشان، پاکستان را هشدار می‌دهند (!)

 انگیزه‌های آهنگ تهدید

 * * *

 به باور آگاهان سیاسی تهدیدهای کاخ سفید علیه پاکستان همزمان است با تصمیم مقامات پاکستان در خصوص حرکت آن کشور جهت استفاده از "ویان "چینایی به‌عوض دالر آمریکا در تبادلات تجارتی میان چین و پاکستان (۲*)

 دومین رویکردی که خشم مقامات واشنگتن را علیه پاکستان برانگیخته است عبارت از پیوستن پاکستان در خط استراتیژیک مواصلاتی " یک کمر بند یک جاده "و یا جادهٔ جدید " ابریشم "است که به ابتکار چین بنیاد گردیده است (۳*)

 چند روز قبل از سفر مورخ ۱۹ دسامبر مایک پنس در کابل، خبر گزاری رویترز خبر دلچسپی را تحت عنوان "پاکستان برنامهٔ کاربرد "ویان چینایی " را در معاملات تجارتی با چین ارزیابی نموده که باعث نگرانی آمریکا خواهد گردید "

 همچنان " دان " روزنامهٔ انگلیسی زبان پاکستانی اعلام داشت که پاکستان پیشنهاد مربوط به جاگزین سازی ویان چینایی به‌عوض دالر آمریکا در مناسبات دوجانبهٔ تجاری با چین را مورد بررسی قرار می‌دهد.

 رویترز همچنان خاطرنشان ساخت که دهلیزگاه اقتصادی چین و پاکستان که به سیستم جادهٔ ابریشم خطوط مواصلات زمینی و بحری منتهی می‌گردد مبتنی بر ابتکارات استراتیژیک " یک کمربند یک جاده " است که در سال ‌۲۰۱۳ توسط چین در راستای نقش بلندپروازانه آن کشور در اقتصاد جهانی اساس گذاشته شد.

 گفتنی است که دولت چین متعهد گردیده است تا مقدار ۵۷ میلیارد دالر در راستای انکشاف خطوط مواصلاتی جدید بحری و زمینی جادهٔ ابریشم " یک کمربند یک جاده "در پاکستان و گسترش آن با ۶۰ کشور آسیای، افریقای و اروپایی هزینه نماید.

 بیگمان رشد و نیرومندی اقتصاد چین به خاطر چرخش اقتصادی جهان در " محور " شرق، برای آمریکا چالش بزرگی پنداشته می‌شود.

 طرح اقتصادی بلند مدت بین پاکستان و چین شامل زیرساخت‌های شبکه اطلاعات، انرژی، کشاورزی، گردشگری و سایر زمینه‌های تجارت می‌گردد.

 یکی دیگر از انگیزه‌های تنش‌های سیاسی میان پاکستان و آمریکا عبارت از مخالفت پاکستان با به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به حیث پایتخت اسرائیل بود. دونالد ترامپ قبلاً هشدار داده بود که کشورهای که در مخالفت با اعلام واشنگتن جهت به رسمیت بخشیدن بیت‌المقدس به حیث پایتخت اسرائیل قرار گیرند، از کمک‌های امریکا محروم می‌گردند.

 ریکس تیلرسون وزیر خارجهٔ آمریکا قبلاً برای پاکستان هشدار داد که آمریکا موضوع خروج دولت پاکستان را از ردیف متحدان اصلی غیر ناتو مورد بررسی قرار خواهد داد. تیلرسون گفت ایالات متحده می‌تواند موقعیت سیاسی پاکستان را به‌عنوان یکی از متحدان اصلی غیر ناتو در نظر بگیرد. وی گفت: "ما دارای برخی از اهرم‌هایی هستیم که از لحاظ میزان کمک پولی و کمک‌های نظامی که به آن‌ها داده می‌شود، مورد بررسی قرار داده شود. البته همه گزینه‌ها در روی میز قرار دارد.

 به باور آگاهان سیاسی در زمان کنونی با توجه به گرایش‌های اجتماعی و سطح تنفر مردم پاکستان علیه سیاست‌های آمریکا، پاکستان ترجیح می‌دهد تا به‌عوض گزینش نزدیکی با واشنگتن، در "محور "شرق تکیه نماید.

 آخرین نظرسنجی که توسط مرکز تحقیقات جهانی «پوی» راه اندازی شد، نشان داد که ۲۲ در صد مردم پاکستان در خط همگرایی با آمریکا و در مقابل ۶۲ در صد در خط مخالف سیاست همزیستی با آمریکا قرار داشتند.

 گفتنی است که از سال ۲۰۰۴ حدود ۳۴۵۰ تن از شهروندان پاکستان در نتیجهٔ حملات هواپیماهای بی‌سرنشین آمریکا جان باخته‌اند.

 در یک رویکرد پارادوکسی شاید مردمان پاکستان بپرسند که چرا هواپیماهای بی‌سرنشین، شهروندان غیرنظامی پاکستان را هدف قرار داده اما در کشور همسایهٔ شان افغانستان، هلیکوپترهای سرنشین دار باعث انتقال تروریست‌ها به محلات معین گردیده و آن‌ها را اکمالات می‌نماید؟

 یکی دیگر از دلایل، سطح روز افزون تنفر شهروندان پاکستان علیه آمریکا در ذهنیت‌های اجتماعی مردم پاکستان جا یافته است. مردم پاکستان اغلب حکومت‌های پاکستان را به حیث نظام‌های دست نشانده و وابسته به آمریکا تلقی نموده و باور دارند که سازمان «آی اس آی» تحت سایهٔ سازمان استخباراتی «سی آی ای» فعالیت نموده و به آن سازمان متکی می‌باشد.

 به باور آگاهان سیاسی ایالات متحده آمریکا از طالبان و سایر سازمان‌های تروریستی به‌عنوان یک فرصت برای ارعاب دولت پاکستان به خاطر استفاده از «یوان چینی» به‌جای دلار آمریکا استفاده می‌کند.

 واشنگتن بدون فرمانروایی دالر آمریکا بر چشم انداز اقتصادی آسیای مرکزی، نمی‌تواند سیاست خود را بر پاکستان دیکته نماید، لذا واشنگتن از یکسو نسبت به گشایش رخنه در امپراتوری دالر آمریکا در جهان نگران است و از سوی دیگر موضوع خروج پاکستان از قیمومیت تاریخی و سنتی آمریکا آن‌ها را شدیداً نگران ساخته است.

 آیا پاکستان در حال برنامه ریزی برای دور زدن دلار آمریکا به نفع یوان چینی است؟

 آری! برحسب دیدگاه آگاهان امور در نهایت چنین رویکردی اتفاق خواهد افتاد. شاید طرح پیوستن پاکستان به ابتکار جدید جاده ابریشم چین بتواند فرصتی برای رهایی از فساد دولتی، بازگرداندن حاکمیت ملی، برقراری صلح با هند و احترام به اراده مردم پاکستان باشد.

 در درازنای تنش‌های سیاسی میان واشنگتن -اسلام آباد خطر انسداد خطوط مواصلاتی تورخم یک تهدید جدی برای پنتاگون جهت اکمالات نظامی نیروهایش در افغانستان پنداشته می‌شود. ازین رو همین اکنون واشنگتن در جستجوی خطوط الترناتیف قرار داشته و در نظر دارد تا با تأمین روابط نزدیک سیاسی با مقامات ازبکستان، این دروازهٔ اکمالاتی را در ازبکستان استقرار بخشد. (۴*)

 روی همین برنامه به تاریخ ۱۹ دسامبر، در آستانه سفر مایک پنس به افغانستان، ترامپ با رئیس جمهور ازبکستان، شوکت میرزایویف گفتگوی تلفونی داشت و موضوع امنیت منطقه و جستجوی فرصت‌ها برای همکاری بهتر را مورد بحث قرار دادند. ترامپ و میرزایویف در مورد نقش ازبکستان در مرکز آسیا، از جمله حمایت از استراتژی امریکا و تلاش‌های ایالات متحده در افغانستان بحث نمودند.

 قابل یاد دهانی است که در سایهٔ تغییرات سیاست واشنگتن رییس جمهور اشرف غنی عازم تاشکند گردید و موافقت‌نامه‌های اقتصادی را با مقامات ازبکستان به امضا رسانید‌.

 اما بزرگ‌ترین مانع که این سیاست هوس آلود، واشنگتن را به چالش می‌کشد عبارت از واکنش‌های احتمالی روسیه و چین در مدار اقمار سیاسی‌شان کشور ازبکستان است.

 در چنین برهه این پرسش مطرح می‌گردد که آیا روسیه و چین برای آمریکا اجازه خواهد داد تا در چوکات برنامه‌های رقابتی، در تداوم شکست‌های پیهم آمریکا در قلمرو خاورمیانه، چشم انداز استقرار پروژه داعش در افغانستان و تنیدن آمریکا در تلک افغانستان، آن کشور، قطعهٔ ازبکستان را در قمار باخته شده در میان قفسهٔ افغانستان به بازی گیرد؟

 با احترامات بی‌پایان خواننده عزیز؛

 لندن، جنوری ۲۰۱۸

 منابع:

 * indian express 11/11/2017

 ۲* global research 30/12/20

 ۳*global research 30 دسامبر 2017

۴*Asia times25,12/20017 by Mk Bahadur komar