کشتن و سوزاندن فرخنده در آستانه سال نو خورشیدی در مرکز افغانستان و در مقابل چشمان صدها بیننده رویداد فجیع غیرانسانی در تاریخ افغانستان محسوب می‌گردد.

این رویداد همه مردم را غمگین ساخته و سال‌ها در خاطرات مردم ما باقی خواهد ماند و نام فرخنده به مثابه سمبول مظلومیت یادآور ناکامی رهبران دولتی و حامیان آن‌ها در جهان خواهد بود؛ زیرا نظام مسلط کنونی و حامیان آن‌ها نتوانسته‌اند روان آسیب‌دیده مردمان ما را درمان کنند و به خوش‌باوری‌های مردم کم سواد ما و بی‌اعتمادی‌های که بنا بر اعمال ضد اسلامی و برعلیه فرهنگ و عنعنات پرافتخار افغانی ما تا کنون صورت گرفته نقطه پایان بگذارند.

این رویداد در زمانی که جنایات داعش و بوکو حرام سرخط خبرهای همه رسانه‌ها می‌باشد برای جهانیان آن‌قدر هولناک و تکان‌دهنده نخواهد بود. هم چنان آگاهان سیاسی می‌دانند که به راه انداختن جنایات سازمان‌یافته بخشی از استراتیژی نظام جهانی غیرعادلانه و فرعونیان زمان است که می‌خواهند با به راه انداختن وحشت و ترور بر سیطره الیگارشی مالی و ایدئولوژی نیولبرالیستی در جهان ادامه دهند. از این حادثه هولناک نیروهای ترقی‌خواه کشور و میهن دوستان واقعی یک بار دیگر باید به خود آیند و سؤال کنند که چرا با گذشت سیزده سال از ایتلاف جهانی برعلیه تروریزم و آمدن قوای آیساف با مجهزترین سازوبرگ نظامی و مصارف ملیاردها دالر تا هنوز ترور و وحشت بیرحمانه از مردم بی‌دفاع و مظلوم ما قربانی می‌گیرد.

عده‌ای با آمدن نیروهای ایتلاف بین‌المللی در سال 2001 میلادی دختران ما را تشویق به آموزش سپورت‌های رزمی نمودند به باور آن‌ها آمدن قوت‌های نظامی از غرب با خود فرهنگ خاص‌شان را می‌آورند از جمله کانگستریزم و حمله بالای زنان در روی بازار اعمال روزانه آن‌ها می‌باشد، پس آن‌ها باید آماده دفاع از خود باشند.

امروز زمان آن رسیده که با توجه به قتل فجیع و غیرانسانی فرخنده همه مردم آگاه افغانستان و آنانی که در عقب خود وسایط زرهی و بادی‌گاردهای مسلح ندارند آماده دفاع و حمایت ناموس و جان و مال خود باشند. زیرا در این حادثه ضعف و ناتوانی دولت از جمله نیروهای امنیتی در دفاع و حمایت از جان و مال مردم آشکار است و نمی‌توان به این نیروها اعتماد و باور کامل داشت.

همان‌طوری که نظام سرمایه‌داری با توسعه بازار آزاد و تجارت بدون نظارت و کنترول امکانات کار و توسعه ساحه فعالیت را مساعد ساخته برای جادوگران بدون هویت و ناشناخته شده نیز زمینه وسیع از فعالیت و انداختن مردم را به دام اوهام و خرافات خلاف عقاید دینی را مساعد ساخته است.

عواید بعضی از جادوگران در شهر کابل بالاتر از عواید سرمایه‌داران متوسط و در حد عواید مأمورین عالی‌رتبه دولتی می‌باشد. در عقب دروازه هر یک از این جادوگران موترهای رنجر و پیجارو ایستاد است و در داخل منزل آن‌ها مکالمات را که انجام می‌دهند وانمود می‌سازند که گویا مریدها و پیروان خود را در امریکا و اروپا مشوره می‌دهند و از اینکه آن‌ها تنها به دادن تعویذ مشغول هستند و یا اعمال دیگری را هم انجام می‌دهند کسی معلومات ندارد و تحت کنترول کدام نهاد امنیتی هم قرار ندارند.

در قتل فرخنده افراد معلوم‌الحال و مجرمین شناخته‌شده کمتر اشتراک کرده، اکثریت کسانی که با قساوت و بی‌رحمی بالای فرخنده حمله نمودند کمتر از سی سال عمر داشتند این اراذل و اوباش محصول جامعه فقیر و ویران‌شده افغانستان هستند که از بیکاری رنج می‌برند و شکار عناصر مفسد، منفعت جو و افراطیون گردیده‌اند. بنابراین حل معضلات بیکاری، تربیه و اشتغال مؤثر جوانان خواهد توانست تا جلو حوادث ناگوار و جنایات سازمان‌یافته را بگیرد و با توسعه دامنه آموزش و تربیت سالم جوانان به خوش‌باوری‌ها و اعتقادات خرافی خاتمه داد.

در پیوند به قتل فرخنده اعتراض‌ها در کابل و شماری از ولایت‌ها در حال افزایش است که ما شاهد بزرگ‌ترین همایش اعتراضی مردم روز سه شنبه 4 حمل 1394 در شهر کابل بودیم که با حضور عده کثیری از باشنده‌گان شهر کابل صورت گرفت. در تمام اعتراض‌ها محاکمه علنی مجرمین و عاملین قتل فرخنده تقاضا می‌گردد و مردم خواهان عدالت هستند. هرگاه در تعقیب و مجازات قاتلین و افشای دست‌های که در عقب این رویداد قرار دارند دولت موفق نگردد بی‌اعتمادی میان مردم و حکومت بیشتر خواهد شد و احتمال وقوع حوادث ناگوار مشابه به حادثه 28 حوت 1393 مساعد می‌گردد. در تقبیح حوادث ناگوار و جنایات بی‌شرمانه ضد انسانی دشمنان مردم افغانستان باید نیروهای دموکرات و ترقی‌خواه کشور بیش از دیگران سهم داشته باشند. حالان که با تأسف در صف اول اعتراض‌کننده‌ها اعضای جامعه مدنی و جوانان بپا خواسته برای تأمین عدالت و حقوق انسانی قرار دارند و جای ترقی‌خواهان و چهره‌های درخشان راه ترقی و پیشرفت افغانستان کمرنگ است و احتمال اینکه از طریق اعتراضات کنونی عناصر مخالف دموکراسی و حقوق بشر به نفع دشمنان سوءاستفاده نمایند دور از تصور نیست. دیده می‌شود که در قبال این رویداد اکثریت از تنظیم‌ها و کسانی که در جنگ‌های داخلی دهه 70 سهم داشتند خاموش هستند.

در شرایط کنونی ضرورت است تا برای جلوگیری از وقوع همچو رویدادهای ضد بشری مجرمین و سازماندهنده‌گان این رویداد به پنجه قانون سپرده شوند و به اشد مجازات محکوم گردند و برای رفع بیکاری و تبلیغات دینی مطابق احکام و هدایات دین مبین اسلام تدابیر عملی اتخاذ گردد و آنانی که از عقاید پاک مذهبی مردم سوءاستفاده می‌کنند، برای‌شان زمینه و امکان فعالیت داده نه شود.

دستگاه امنیتی کشور متشکل از افراد مسلکی و تربیت‌یافته و وفادار به آرمان‌های مردم و منافع علیای کشور باشند در غیر آن مردم مظلوم و بی‌دفاع کشور هر لحظه به خاک و خون کشانیده خواهند شد و قربانی‌های بیشتر را متقبل خواهند گردید.


حمل 1394