به بزرگی آسمانها، روشنی کهکشانها، افق آرزوها، طنین فریادها، خروش آزادگی و صدای همبستگیها روز جهانی زن را برای زنان رنجدیده کشورم و تمام زنان آزاده جهان تبریک میگویم.
روز هشتم مارچ فرصتی است برای گرامیداشت از روز زن، روز حماسهها و قربانیها، روز همبستگی زنان سراسر جان. هشتم مارچ فرصتی است برای ارجگذاری و احترام گذاشتن به مقام والای انسانی زن است، هشتم مارچ در واقع فرصتی است برای ابراز همبستگی و همسویی با جنبش آزادی خواهی زنان جهان و بخصوص همدردی با زنان مظلوم افغانستان. زنان افغانستان از گذشتههای دور و سدههای پیشین تا بدین سو در آتش تعصبات قومی دینی، جنسیتی، سنتها و فرهنگهای دیرینه اجتماعی بدوی و عقبمانده میسوزند؛ زیرا که فرهنگ پوسیده نظام ارباب رعیتی و ملوکالطوایفی در رگههای اجتماعی جامعه افغانستان هنوز ریشه عمیق دارد که بر پایهی آن زورمندان و اربابان قدرت با خشنترین برخوردشان حقوق زنان را پامال و آزادیهای زن را لگد کوب کرده و به شکل آگاهانه و ناآگاهانه نیمی از نفوس کشور را فلج میسازند.
این روش ناهنجار اجتماعی بر زندگی مردم در تمام عرصه ها تاثیر منفی وزیانباری را وارد میکند. در کشوریکه نیم پیکر جامعه مریض وفلج باشد چه میتوان از رشد فرهنگی، اقتصادی واجتماعی وتامین حقوق و آزادیهای مدنی توقع داشت.
طوریکه معلوم است زنان از آغاز پیدایش تا بدین سو بخاطر تامین حق کاروآزادی در داخل منزل وخارج از آن تلاش ومبارزه کرده اند. چنانچه در منازل، خدمت ومواظبت از فرزندان، ودر بیرون از منزل همپای مردان در مزارع وتولید ودر میدان دفاع از وطن، همصف مردان مدافع وطن، راه مبارزه طولانی را برای آزادی، صلح ودموکراسی طی کرده وافتخارات بزرگ آفریده اند.
زنان افغانستان طی یک قرن گذشته در زمان اعلیحضرت غازی امان الله خان علم آزادی ونهضت زن را بخاطر رهایی زن از ستم نابرابری وتامین حقوق حقه شان برافراشتند و برای بدست آوردن حق کار وتحصیل، حق آزادی ومصونیتهای فردی آزادی بیان، اجتماعات، وسایر فعالیتهای مدنی وسیاسی رزمیدند که بر بنیاد آن انجمن حمایت نسوان، اتحادیه زنان، موسسه عالی نسوان منحیث کانون نهضت آزادی زنان در پایتخت کشور ایجاد گردید.
در راستای مبارزه آزادی خواهی زنان کشور برای نخستین بار سازمان دموکراتیک زنان افغانستان در سال ۱۳۴۴ خورشیدی برهبری دکتوریس اناهیتا راتبزاد بنیان گذاشته شد وجنبش زن در کشور سراسری گردید ه ودر جریان مبارزات آزادی بخش زنان در حمایت حزب دموکراتیک خلق افغانستان وپس از تحول ورویداد ثور ۱۳۵۷ زنان افغانستان به تمام حقوق و آزادیهای خود نایل گردیدند. دسترسی به تحصیلات عالی در داخل وخارج کشور، مشارکت زنان در تمام قدمه های دولتی از پایین تا مقامات رهبری حزبی ودولتی وسایر موسسات تولیدی صنعتی ونهاد های فرهنگی وحضور گسترده زنان در عرصه های سیاسی واجتماعی کشور وساختار های مردمی وشوراها، در تامین حقوق مساوی زنان با مردان حق اجتماعات، تظاهرات انتحابات و آزادی مطبوعات ومبارزه بخاطر تحقق اهداف آزادی خواهی ودموکراتیک زنان تحقق یافته وبه جنبش سرتاسری مبدل گردید که این تحولات دموکراتیک ومترقی برای ارتجاع وآمپریالیزم غیر قابل تحمل گردید وپس از جنگ تحمیلی پانزده ساله در کشور در پی تغیرات سیاسی چرخ ترقی وتعالی جنبش زنان بدست عقبگرایان سیه دل ووابستگان پاکستانی آنها متوقف گردید.
بارویداد ۱۳۷۱ خورشیدی تغیر نظام دموکراتیک در کشور زنان اولین قربانی جنگ های خونین پسا نظام دموکراتیک را تشکیل میداد. درین دوره سیاه بود که زنان از کلیه حقوق دموکراتیک محروم و آزادی زن لگد مال گردید. بارویکار شدن دولت جهادی زنان مورد خشونت بی پایان قرار گرفتند و در زمان تسلط مرگبار طالبان در نظام دولتی، زنان هردم شهید کشور حتا از حق برامدن از منزل را نداشتند وپس از طالبان نیز زندگی زنان برغم تغیرات اندک، در زیر چکمه های خونین زورمندان در شرایط جنگ وجهل وعقب ماندگی وتطبیق همان روشهای ناهنجار سنتی وتعصبات جنسیتی به چالش کشیده شد وسرنوشت زن بدست عقبگرایان زن ستیز وگروه های جهل وفساد ومدعیان دروغین اسلام باقیماند که بر بنیاد آن، زندگی برای زنان غیر تحمل گردید و هزاران زن در کشور شوهران وعزیزان خانواده خود را از دست داده آواره گردیدند وصدها زن مظلوم کشور جانهای خود را ازدست دادند وهزاران زن دیگر با ازدست دادن اعضای بدن خود بصفوف معیوبان ومصدومان قرارگرفتند. طوریکه معلوم است پاکستانی ها در جنگ نیابتی علیه مردم افغانستان همواره دست به حملات خونین زده طبق اطلاعات منابع خبری صدها دختر صغیر وکودکان بیدفاع را از مناطق دور افتاده کشور می ربایند
اما دولتهای زیر نام وحدت ملی در اصل وحشت ملی نی تنها به داد ودفاع آنان رسیدگی نمیکند بلکه بمنظور فریب اذهان عامه شعبات ونهاد های مدنی واجتماعی را بنام زنان تاسیس و روز زن را به اشتراک زنان صدر نشین نظام بطور نمایشی وتقلبی در کشور بنمایش میگذارند که هیچ رابطه ای به حقوق و آزادی زن وتغیر زندگی قشر زن ندارد. تا هنوز زنان در زندانها بیسرنوشت بسر می برند هزاران زن فراری از میهن، هزاران زن مریض ومعیوب ومعتاد به مواد مخدره وهزاران دختر صغیر در پنجه قصابان بیرحم محلی وصدها هزار زن در پنجه تعصب زورگویان جهل وجهالت ومیلیونها زن فقیر کشور در چنگال فقر ومرض وگرسنگی وبیخانمانی گیرمانده اند که دولت داران وزورمندان زیرنام اسلام بگروگان گرفته اند.
در حالیکه هر نوع تبعیض، نا برابری، تعصبات قومی، سمتی، زبانی وجنسیتی برخلاف اسلامیت، انسانیت وآدمیت وبرضد ارزشهای اخلاقی ومحکوم بزوال است و تمام جوامع مدنی وحقوق بشر آنرا بشدت محکوم میکنند. بنا برآن زنان افغانستان برای ریشه کن ساختن تمام تبعیضات وتعصبات دد منشانه بمنظور اعاده حقوق شان تا پای جان خواهند رزمید. زنان کشور ما بیشتر از هر زمان دیگر به اتحاد ومبارزه، تحصیل ودانش وتشکل در جنبش سراسری نیاز دارند؛ زیرا تحصیل وکسب دانش، زنان را قادر به تشخیص حقوق وآزادیهای شان ساخته با مبارزه عادلانه وآگاهانه میتوانند به آرمانها ی دیرینه و سرمنزل پیروزی برسند.