به دریا موج از خود رفتهای گفت اگر جنبش نباشد زندگی نیست
فروغ زندگی از جنبش آید چراغ مرده را تابندگی نیست
(فانی)
بعضی از جامعهشناسان (جوان) را چنین تعریف نمودهاند:"جوان به کسانی گفته میشود که سمبول اخلاق جمعی، روحیه اجتماعی و تنوعطلبی است. با مسایل اجتماعی بسیار مواجه است، صداقت، خلوص و ایثار عشق با همه لطافت احساس در او حماسه میافریند و قهرمان میگردد. شجاعت و شهامت را دوست دارد زیرا پاک است و پاکیها را دوست دارد." جوانان میتوانند با تعهد، صلاح، استقامت و پایداری کشتی نجات کشور خویش باشند. استقلال، آزادی و تعالی ملتها مرهون زحمات جوانان بوده و میباشد. جوانان متعهد در طول تاریخ حال و آینده بزرگترین سرمایه کشور خویش بود و میباشند.
جای افتخار است زمانی تاریخ زرین کشور خویش را ورق میزنیم آگاه میشویم که تعداد زیاد جوانان ما در طول تاریخ نظر به درک و شناخت از محیط و ماحول خویش داشتهاند توانستهاند با سهم گیری فعالانه در همه عرصهها تولیدی، خدماتی، تجارتی، فرهنگی، اقتصادی و مبارزات آزادیخواهی از خود کارنامهها بجا گذاشته و حماسه آفریدهاند.
در مقابل عده دیگر با وجود داشتن استعداد عالی و صفات نیک با تأسف هنوز هم به نسبت عدم شناخت درست و همهجانبه از محیط ماحول و تحلیل از شرایط عینی و ذهنی ملی و بینالمللی در دامهای تزویر، اهریمنان گیر مانده نتوانسته خود را نجات دهند. بجای انجام خدمات سازنده و مفید منحیث افزار خونین بزرگترین ضربات مهلک و کننده را بر ضد کشور و مردم خویش نیز انجام داده با تأسف هنوز هم ادامه دارد.
جاری بودن سیلهای خون، اثبات ادعای ماست. به گفته قلم بدستان بزرگ کشور یکی از عوامل عمده که سبب انحرافات جوانان از واقعیتهای موجود در کشور گردیده و میگردد دور نگهداشتن آنها از علم و سیاست بوده و میباشد، زیرا که موجودیت جوانان بیدار و آگاه از نور علم و معرفت به خصوص سیاست در جامعه خطری را برای عده از دولتمردان بیکاره و سودجو بوجود میاورد. از همین لحاظ است که عده از سران و مسئولین به خصوص آنهایی که سر تا پا غرق در فسادند حاضر نیستند که نسل آینده و بالنده کشور از نور علم و معرفت به خصوص علم سیاست که سمت دهنده همه عرصهها میباشد بهرهمند شوند.
اگر چنین نیست پس گردانندگان امور غرض سهم گیری جوانان در حیات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی چه راهبردی به خاطر حل دشواریهای آنها ارایه نمودهاند؛ که چند مثال آن را خدمت خوانندگان گرامی یادآور میشوم.
به گفته عده از صاحبنظران کشور مطالعه و کتابخوانی در این شرایط حساس و سرنوشتساز به بحران روبرو شده و جای علم و دانش را کاربرد کامپیوتری و فراگرفتن زبان انگلیسی به سطح بسیار سطحی گرفته است. با تأسف که پدیدههای جادوی سیاه هالیوود و بالیوود اذهان مردم و به خصوص جوانان ما را چنان تسخیر و تخدیر کرده که احساس و نیازی به خواندن کتاب نمی¬نمایند.
محمد عثمان بابری سرپرست تحصیلات عالی به تاریخ 15/1/1394 در مجلس نمایندگان گفت مداخله در کانکور امسال سازمان یافته بود افزود به نسبت مداخله و جعل کاری بیسابقه که انجام شده است نتیجه آزمون سال 1393 خورشیدی خوب نبوده است درحالیکه اعضای مجلس خواهان افشای مداخله گران شدند. آقای بابری میگوید که فهرست آنها را به ریاست جمهوری و شورای امنیت ملی فرستادهاند.
نقیب الله فایق نماینده مردم فاریاب در مجلس میگوید امسال یک صد و شصت هزار جوان در افغانستان از تحصیل محروم شدهاند درحالیکه اینها ناکام نیستند شما فکر کنید وقتی که در یک سال این تعداد جوانان در افغانستان بیکار شوند دولت هم توجه نکند شما چه فکر میکنید که در افغانستان صلح و امنیت چگونه برقرار خواهد شد.
فوزیه کوفی نماینده بدخشان گفت متأسفانه امتحان کانکور به یک تجارت پردرآمد در سطح پایین در وزارت تحصیلات بدل شده در آزمون سال 1393 نزدیک به دو صد و بیست هزار تن شرکت کرده بودند که از این میان پنجاه و پنج فیصد در نهادهای آموزشی عالی و نیمه عالی دولتی و خصوصی راهیافتهاند.
این سخنان زمانی زده میشود که اعضای پارلمان از ناحیه خودسریها برخوردهای غیرمسئولانه و سوءاستفاده سرپرستهای ولایات صدا بلند کردهاند. با تأسف طی چهارده سال گذشته به نسبت افزایش فقر، بیکاری، بیماری، تشدید شدن جنگهای خونین، مداخله ادارات استخباراتی قریب به یک و نیم میلیون تن به مواد مخدر مبتلا که اکثریت آنها را جوانان تشکیل میدهند. هزاران تن به نسبت مشکلات اقتصادی، بیکاری به مافیای مواد مخدر مخالفین مسلح پیوستهاند. نهادها کشور ما را در ردیف چهارمین کشور فاسد و تهیهکننده نود فیصد مواد مخدر جهان معرفی کردهاند. درحالیکه قریب هفتاد فیصد نفوس کشور ما را جوانان تشکیل میدهند میلیونها تن جوانان مستعد به کار به نسبت لیلام نمودن دستگاههای تولیدی خدماتی، تجارتی، دولتی و مختلط، تورید اجناس و مواد بیکیفیت و کم کیفیت، تجملی، غیرضروری، تثبیت مالیات غیرعادلانه در عالم بی سرنوشتی بیکاری شب و روز خویش را سپری مینمایند.
با وجود سرازیر شدن میلیاردها دالر زیر نام کمک به افغانستان در زندگی مردم کدام تغییراتی بوجود نیامده بلکه نسبت به سابق بدتر شده است. دامن زدن انواع خشونتهای خانوادگی، خصومتهای قومی، لسانی، مذهبی، سمتی، حزبی، تنظیمی، موجودیت احزاب، سازمانها، شوراهای که صبغه قومی، لسانی، سمتی داشته از لحاظ علم و جامعهشناسی سیاسی بزرگترین سد برای جلوگیری از وحدت ملی میباشند سبب شده که جوانان نتوانند خود را مطابق معیارهای جهانی از ناحیه پیشرفت علم و تخنیک عیار سازند.
انجام مراسم و عنعنات ناپسندیده از جمله برپا کردن عروسیها در هوتلهای مجلل، خرید زیورات و لباسهای قیمت بها بالای داماد، بردن عیدی، براتی، نوروزی، گرفتن ولور یا پول نقد، طویانه، برپا کردن مراسم عزاداری با مصارف گزاف سبب شده که جوانان زیادی از ایجاد خانواده محروم شب و روز خویش را در فضای ناامیدی و مرگ تدریجی سپری نمایند.
درحالیکه هزاران تن با پیوستن در قوای مسلح و دادن قربانیها فراوان به خاطر تأمین صلح و ثبات واقعی حماسه میافرینند با تأسف به نسبت مداخله صریح ادارات استخباراتی یک عده کشورهای منطقه و جهان و برخورد دوگانه دولتمردان کشور تا هنوز جنگ اعلان ناشده نیابتی و تحمیلی در کشور جریان داشته روزانه دهها تن قربانی این جنگ خانمانسوز گردیده و میگردند.
درحالیکه ورزشکاران ما توانستهاند با اشتراکشان در مسابقات ورزشی در کشورهای منطقه و جهان افتخاراتی را کسب به نام کشور خویش ثبت نمایند. پخش و نشر سروصداها از ناحیه موجودیت فساد در ادارات ورزشی و گوشهگیری یک عده ورزشکاران مشهور و قهرمان سبب افزایش نگرانی مردم به خصوص جوانان گردیده در سایر عرصهها جوانان نیز خدمات بزرگی را انجام دادهاند. اکثریت فارغان پوهنتونها دارالمعلمینها بیکار و بی سرنوشت میباشند. موجودیت چندین سازمان بنام جوانان سبب پراکندگی و بیباوری آنها نیز گردیده است.
سؤال اینجاست چه باید کرد که به وضع موجود خاتمه داد؟
به باور ما به خاطر بیرون رفت از وضع موجود وقت آن رسیده که جوانان ما به خاطر رفع مسئولیتهایشان و شناخت بهتر و بیشتر از گذشته با مطالعه تاریخ گذشته و گرفتن درس عبرت برای آینده سطح آگاهی و دانش خود را بلند برده و با جمع شدن به گرد یک سازمان واحد و مبارز و مترقی به صورت آگاهانه و هدفمند در راه رسیدن به خواستههای برحقشان قدم بگذارند، تا بتوانند از دامهای تزویر بر ریاکاران معلومالحال خود را نجات با سهم گیری فعالانه در مبارزات سیاسی بتوانند این کشتی شکسته را به ساحل مقصود رسانیده تا به یاری خداوند متعال و جلب همکاری صادقانه تمام نیروهای تحول طلب زمینه صلح و آرامش واقعی در کشور مساعد گردد.